گزارش/

زیباییِ قرضی/ وقتی زنان تبریزی خودشان را در آینه نمی‌شناسند

1404/08/12 - 08:22 - کد خبر: 149267
جراحی زیبایی

نصر: تبریز دیگر شبیه خودش نیست. در پیاده‌روهایش، چهره‌هایی عبور می‌کنند که با هم فامیل نیستند، اما انگار از یک مادر به دنیا آمده‌اند.زیبایی، حالا نه موهبتی طبیعی، که کالایی لوکس است که می‌شود با وام، با قسط، با اضطراب خریدش.این شهر، در تب‌وتاب زیباتر شدن، دارد خودش را گم می‌کند.

به گزارش نصر به نقل از جارچی، در خیابان ولیعصر تبریز، ویترین‌های کلینیک‌ها چشمک می‌زنند.
عکس دخترانی که لبخند می‌زنند با جمله‌ای روی بنر: زیبا شو، قسطی پرداخت کن!اعتمادبه‌نفس این روزها مثل هر کالای دیگری، برچسب قیمت دارد.
از ۵۰ میلیون برای بینی تا ۱۵۰ میلیون برای بدن، تا آن‌جا که زیبایی هم به وام بانکی گره خورده است.
منشی یکی از مطب‌ها بی‌هیچ مکثی می‌گوید:عمل بینی معمولی با بیهوشی، پنحاه میلیون. طبیعی یا فانتزی؟! و در چشمانش نه درمان، که معامله موج می‌زند.

وقتی آینه، دشمن زن می‌شود
در فرهنگ ما، آینه همیشه نماد صداقت بود.اما حالا برای بسیاری از زنان جوان، آینه جایی است که قضاوت می‌کند.شبکه‌های اجتماعی هم در نقش همان آینه‌اند؛آینه‌هایی که تصویر واقعی را تحریف می‌کنند و نسخه‌ای فیلترشده از “بایدها” تحویل می‌دهند.
غنی‌زاده یکی از روان‌شناسان تبریزی می‌گوید: دختران جوانی به من مراجعه می‌کنند که هنوز حتی رشد فکری‌شان کامل نشده، اما از ظاهرشان متنفرند.
تصویر خودشان را با سلبریتی‌ها مقایسه می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند: چیزی کم دارند.

شهرِ چهره‌های تکراری
در کافه‌ای در رشدیه، کافی است یک نگاه کوتاه بیندازی.ده‌ها لب برجسته، بینی‌های یک‌دست، و چانه‌هایی که به زاویه ۱۲۰ درجه تراش خورده‌اند.
دختری خنده‌اش می‌گیرد و می‌گوید: دیگه مادرم منو از دوستم تشخیص نمی‌ده!
در شهری که روزی به اصالت معروف بود، حالا “زیبایی” به معنای یکی‌شدن است.چهره‌ی بومی زن تبریزی، با آن صلابت و وقار قدیمی، دارد در میان فیلرها و فیلترها ناپدید می‌شود.

پزشکانی با درآمد سلبریتی‌ها، و مراجعانی با اضطراب قسط‌ها
پزشکان زیبایی در تبریز حالا چهره‌هایی شناخته‌شده‌اند؛در فضای مجازی با نور و فیلتر، در تبلیغات با وعده‌ی معجزه. اما آنچه در اتاق عمل باقی می‌ماند، پوست و استخوان و امید است.
بعضی از همین پزشکان برای مشاوره‌ی اولیه چند میلیون می‌گیرند، و بیمارانی که به قول خودشان “زیبا‌جو” هستند، برای رسیدن به «خود بهترشان»، از خودشان می‌گذرند.
دختری بیست‌ودوساله می‌گوید: تا حالا سه عمل کردم. یکی بینی، یکی فک، یکی تزریق. هنوز حس می‌کنم زشتم.
اینجاست که زیبایی، نه هدف، که وسواس می‌شود.

زیباییِ از دست‌رفته در شهرِ زیباترها
هاشمی جامعه‌شناس دانشگاه تبریز می‌گوید: ما از فرهنگی آمده‌ایم که در آن زیبایی، معنا و وقار داشت. حالا در فرهنگی زندگی می‌کنیم که زیبایی، فالوور دارد.
او معتقد است این موج فقط مد نیست، بلکه واکنش به ناامنی روانی جمعی است.هرچه تصویر بیرونی زیباتر، اضطراب درونی عمیق‌تر.
و تبریز، این روزها آینه‌ی این تضاد است؛ شهری که زنانش زیباترند، اما آرام‌تر نه.
زیبایی، در تبریز، حالا بوی پول می‌دهد و طعم اضطراب. زنانی که روزی به گل‌گون‌ترین قصه‌های شعر آذربایجان الهام می‌دادند، حالا در صف عمل ایستاده‌اند.
هر لبخند تازه، قسطی دارد؛ هر بینی کوچک‌تر، زخمی در درون.شاید روزی برسد که شهر دوباره به چهره‌ی خودش برگردد. به اصالت، به آرامش، به لبخندهای بی‌پول و بی‌قسط. اما فعلاً تبریز، در ترافیک زیبایی‌های مصنوعی، چهره‌ی خودش را گم کرده است.

سمیه گل محمدی
انتهای پیام/

پژوهشیار