گفتوگو درباره چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران/
فیلم کوتاه؛ عرصه اندیشه ورزی یا میدان نمایش تکنیک؟
1404/08/04 - 16:10 - کد خبر: 148734
نصر: چهلودومین جشنواره فیلم کوتاه تهران با شعار «خردمحوری و اندیشهورزی» برگزار شد ولی برخی از منتقدان معتقدند اندیشه هنوز جایی در ساختار سینمای کوتاه ایران پیدا نکرده است.
به گزارش نصر، «امین جواهری»، فیلمساز و پژوهشگر تبریزی در اختتامیه این جشنواره، از بحران معنا در سینمای کوتاه، سرمایهزدگی جشنوارهها و فاصله سینمای ایران از تفکر و آیندهسازی سخن گفت و فیلم «خداحافظ آشغال» ساخته برادران ارک را یکی از معدود نمونههای اندیشهورز این دوره خواند.
آقای دکتر جواهری، به عنوان یک پژوهشگر سینما، کیفیت کلی جشنواره امسال را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من، ما در کشورمان از جشنوارهها بیشتر انتظار «تیتر» داریم تا «تحول». جشنواره فیلم کوتاه تهران امسال، با شعار «خِرَدورزی و اندیشهمحوری» برگزار شد، اما متأسفانه همچنان در سطح شعار باقی ماند. اندیشهورزی باید به ساختار سیاستگذاری فرهنگی تزریق شود و به پوستر و بنر جشنواره منتهی نشود. ما امروز با جشنوارهای روبهرو هستیم که در آن فیلمهای کوتاه چند میلیاردی رقابت میکنند، در حالیکه قرار بود این فضا محل کشف استعدادهای تازه باشد. وقتی فیلمی کوتاه با بودجه سه یا چهار میلیاردی ساخته میشود، چطور یک فیلمساز جوان با دویست میلیون میتواند در همان زمین بازی کند؟ این یعنی جشنواره از فلسفه اولیه خود دور شده است.
یعنی معتقدید جشنواره از مسیر کشف استعداد جوانان فاصله گرفته؟
جشنواره فیلم کوتاه تهران زمانی پاتوق جوانهایی بود که با عشق و خلاقیت دوربین به دست میگرفتند و روایت میکردند. اما امروز با تقسیمبندیهایی مثل «استعدادهای نو» یا «فیلمهای داستانی حرفهای» در جشنواره مواجهیم که عملاً طبقهبندی ناعادلانهای ایجاد کرده است. فیلم کوتاه باید ذاتاً محل تجربه و ریسک باشد، نه میدان رقابت سرمایهها. ما با چنین تقسیمبندیهایی پیام میدهیم که برخی فیلمسازها «فیلمساز برتر» هستند و بقیه «دانشجو» که نتیجهاش همین است که نگاه داوری و حتی سرمایهگذاری به سمت گروه خاصی کشیده می شود.
از نظر شما با همه این اوصاف، بزرگترین آسیب امروز سینمای کوتاه چیست؟
از طرفی ما در ایران گرفتار «بازنمایی» شدهایم؛ یعنی فیلمساز ایرانی فقط آینه جامعه است، نه سازنده آینده.
او وقایع را بازتاب میدهد، نه اینکه افق تازهای خلق کند.
در سینمای پیشرو دنیا، فیلم قرار است آینده را بسازد اما در ایران فقط گذشته و امروز را بازنمایی میکند. این ریشه در فقدان «پیوست پژوهشی» دارد. فیلمساز قبل از ایده، پژوهش نمیکند. فرم و تکنیک امروز رشد کردهاندداما معنا و جهانبینی درجا زده است. و این درحالی است که تکنیک بدون تفکر، یک دکور زیبا است بر محتوایی تهی که چیزی به فرهنگ و هنر جامعه اضافه نمی کند.
جشنواره امسال در عمل به شعار خرد و اندیشه تا چه حد موفق بود؟
صادقانه بگویم، ما هنوز به «سیاستگذاری اندیشه» نرسیدهایم. تا زمانی که پژوهش جایگاه واقعی در سینما نداشته باشد، جشنوارهها فقط محل نمایش تکنیک باقی میمانند. اگر بخواهیم واقعاً خردمحور شویم باید جشنوارهها به جای تشویق ظاهر، بر تفکر و محتوا پافشاری کنند.
به فیلمهای موفق جشنواره بپردازیم. فیلم «خداحافظ آشغال» ساخته برادران ارک از تبریز، موفق به دریافت چند جایزه مهم شد. نگاه شما به این اثر چیست؟
«خداحافظ آشغال» یکی از معدود فیلمهایی بود که روح اندیشه در آن جاری بود. این فیلم با نگاهی جهانشمول، تنهایی انسان پستمدرن را به تصویر میکشد؛ انسانی که در عصر تکنولوژی و مصرف، به زباله بدل شده و حتی با زبالهها رابطه عاطفی برقرار میکند. این فیلم نه فقط تصویری از زوال محیطزیست، بلکه استعارهای از زوال پیوندهای انسانی است. به نظرم برادران ارک توانستند از دل زندگی، مفهومی جهانی بسازند. در این فیلم همه چیز از جمله طراحی صحنه و کاراکتر و موسیقی و ... در خدمت معنا بود و واقعاً به حس انزوا و خلأ انسانی جان داده بودند. این فیلم ثابت کرد که هنوز میشود در جشنواره ها فیلمی ساخت که هم تفکر داشته باشد و هم تکنیک.
پس می توان گفت برادران ارک نماینده سینمای اندیشهورز تبریز هستند؟
آنها بیتردید تکستارهاند اما ما نباید فقط به تکستارهها دل خوش کنیم. خطر اینجاست که سینمای تبریز به چند نام محدود شود. ما باید نسل جدید فیلمسازان را کشف کنیم، نه اینکه فقط کنار برادران ارک عکس بگیریم و بگوییم موفقیت دیگر برای آذربایجان به دست آوردیم. ما حتی شاهد استعداد های خوبی در آذربایجان غربی بودیم در این جشنواره که باید پرورش یابند. معتقدم مدیران فرهنگی شهر ما باید از سلبریتیزدگی فاصله بگیرند و برای پرورش نیروهای تازهنفس برنامهریزی کنند.
در پایان، اگر بخواهید یک توصیه به فیلمسازان جوان کنید، چه میگویید؟
مخاطب را شیرفهم نکنید! مخاطب را دعوت کنید به کشف. فیلم کوتاه، محل درس دادن نیست بلکه محل اندیشه و احساس است. اگر از بازنمایی فاصله بگیریم و به سمت ساختن معنا برویم، آنوقت است که سینمای کوتاه دوباره به جان مخاطب برمیگردد. فیلمساز باید ایجاز را در آغوش بگیرد و به سمت هرمونیزه کردن روایت و فرم برود.
انتهای پیام/