فرمانده لشکر 21 ارتش در گفتگوی اختصاصی با «نصر» مطرح کرد؛

ارتش هیچ گاه علیه مردم دست به ماشه نبرده است/ جزئیات سرکوب داعش در غرب کشور/ در شب حمله به پایگاه های امریکایی در تبریز چه گذشت؟

1398/11/21 - 06:10 - کد خبر: 14254
امیر سرتیپ میرزایی

نصر: امیر سرتیپ دوم میرزایی، فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 21 حمزه ارتش جمهوری اسلامی ایران در گفتگویی تفصیلی به سوالات مختلف خبرنگار نصر پاسخ های جدیدی داده است.

به گزارش نصر، بهمن ماه، یادآور روزهای تاریخی بهمن 1357 هستند، روزهایی که مبارزات انقلابی مردم ایران به برهه ای بسیار حساس رسیده و در آستانه ثمر دادن بود. امام خمینی (ره) پس از سال ها تبعید از پاریس وارد تهران شده بود و اوضاع سیاسی ساعت به ساعت در حال تحول بود. در آن روزها و ساعت ها چه گذشت؟ نقش ارتش در تحولات سیاسی آن دوره چه بود و ارتش چه نقشی در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کرد؟ چرا ارتش به مقابله با مردم نپرداخت و در کنار آن ها قرار گرفت؟ این ها سوال هایی است که کمتر درباره آن ها سخن رانده شده است.
ارتش ایران از بدو تاسیس، در هیچ دوره تاریخی مقابل مردمش نبوده است و سلاحش را به سمت مردم نشانه نرفته است؛ چیزی که در برخی فیلم ها خلاف واقعیت بیان می شود!
فرمانده لشکر 21 حمزه آذربایجان درباره نقش ارتش و عملکردش در آن دوره حساس تاریخی با ما سخن گفته است؛ امیر سرتیپ میرزایی درباره جنگ هشت ساله، سال های بعد از آن و تحولات اخیر سیاسی و نظامی منطقه به سوالات ما پاسخ های درخور توجه و جدیدی داده است که قطعاً مورد توجه تان خواهد بود.
 
با گفتگوی اختصاصی خبرنگار «نصر» با امیر سرتیپ دوم ستاد عیسی میرزایی، فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 21 حمزه ارتش جمهوری اسلامی ایران همراه ما باشید:
 
***
 
* امیر، از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزارم. در مورد نقش ارتش در پیروزی انقلاب اسلامی و تحولات حساس قبل از پیروزی انقلاب بگویید.
باید بررسی کنیم که علل پیروزی انقلاب چه بوده است؟ اولین عاملی که باعث پیروزی انقلاب شد، وجود مبارک حضرت امام بود که از سال 42 نهضت را رهبری کردند و در سال 57 به پیروزی رساندند و مطمئناً هدایت ها و تلاش های ایشان انقلاب را به پیروزی رساند. دومین عامل حضور گسترده و مداوم مردم بود که به امام و راهش اعتقاد داشتند و با وجود خفقانی که در آن زمان وجود داشت در کنار امام ماندند و نهایتاً در بهمن 57 انقلاب به پیروزی دست یافتند. از مولفه های مهم دیگر در پیروزی انقلاب، نقش ارتش بود. آنچه که در صدا و سیما و برخی فیلم ها نشان داده می شود که یک یا چند ارتشی در مقابل مردم قرار گرفته و اقداماتی برای مقابله با آن ها انجام می دهند، درست نیست و واقعیت ارتش چیز دیگری بود و ماهیت ارتش اگر چیزی بود که نظام شاهنشاهی می خواست، اطمینان داشته باشید که انقلاب به پیروزی نمی رسید و اگر می رسید خیلی دیر و با دادن شهدای زیاد به نتیجه می رسید.
ببینید، ارتش را باید به دو قسمت راس و درباریان که جزو مسئولان رژیم شاهنشاهی بودند و بدنه اصلی ارتش که بیشتر جوانان غیور و وطن دوستی بودند که ارتباط خوبی با علمای دینی داشتند، تقسیم کنیم که این ها با راس ارتش تفاوت فاحش داشتند و همین باعث می شد با اینکه ارتش در تحولات پیش از پیروزی انقلاب در خیابان ها حضور می داشت، اما ارتش هیچ گاه دست به ماشه نبرد و علیه مردم شلیک نکرد. از سال 42 تا 57 خیلی از کسانی که در ارتش مسئولیت داشتند، با امام در ارتباط بودند که به عنوان مثال می توانیم شهید سپهبد قرنی را مثال بزنیم که توسط گروهک منافقین به درجه عالی شهادت نائل آمد. ایشان حتی پیش از نهضت انقلاب اسلامی اقدام به کودتا کرد که با افشای آن بازداشت و در دادگاه نظامی محاکمه شد و به خلع درجه و سه سال زندان محکوم شد. بعد از آن ایشان به عنوان رئیس اداره دوم ارتش منصوب شد. اداره دوم ارتش یکی از حساس ترین مسئولیت های ارتش بود که با ارتباطی که ایشان با امام داشت، برخی اطلاعات محرمانه را به ایشان می رساند. مسئولان دیگری مثل شهید سپهبد صیاد شیرازی و شهید سرلشکر آبشناسان با امام ارتباط داشتند و صحبت ها و اعلامیه های حضرت امام را در بدنه ارتش پخش می کردند و حتی در چاپخانه ارتش چاپ می کردند. به طوری که یک خبرنگار امریکایی از حضرت امام قبل از پیروزی انقلاب درباره پیش بینی عملکرد ارتش در جریان انقلاب سوال می پرسد، ایشان می فرماید که من بعید می دانم ارتش در مقابل مردم بایستاد و اگر انقلابی در ایران شکل بگیرد، ارتشی ها در کنار مردم هستند نه در روبروی مردم. این ها را ما می بینیم که در حین انقلاب هم در ارتش خیلی جاها در کنار مردم بود و اقداماتی انجام داد که انقلاب سریع تر پیروز بشود.
 

 
خیلی از سلاح هایی که در فیلم ها و عکس ها دیده می شود که ارتش با اسلحه در خیابان حضور یافته، غیر مسلح بودند. ما در 21 بهمن پس از اینکه ارتش اعلام بی طرفی کرد، روز بعدش روز پیروزی انقلاب بود چرا که رژیم شاه ارتش را بزرگترین حامی خود می دید و وقتی دید ارتش اعلام بی طرفی کرده است، کار را تمام شده دید.
شناختی که امام از ارتش داشت، با شناختی که سران حکومت شاه از ارتش داشتند، خیلی فرق داشت چرا که ایشان ارتش را به خوبی می شناختند و ارتباط خوبی هم داشتند و در سخنرانی های قبلی شان هم بارها اعلام کرده بودند که ارتش با ما و در کنار ماست، اما رژیم شاه این را نمی دانست و نگاهش به سران ارتش بود. بدنه ارتش از جنس مردم بودند و در کنار مردم حضور پیدا کردند. حماسه نیروی هوایی در 19 بهمن در پیروزی انقلاب یک نقطه عطف بود.
 
* بله، گاهاً در روایت ها و در بیان چگونگی خفقان و سرکوب اعتراضات در جریان مبارزات انقلاب، غلوهایی صورت می گیرد. مانند ماجرای میدان ژاله تهران که ارتش چنان حمام خونی به پا کرد و... این روایت ها چقدر به حقیقت نزدیک است؟
متاسفانه گاهاً چیزهایی گفته می شود که مستندی ندارد، اما واقعیت چیز دیگری است. من درخواستم از کسانی که می خواهند در این زمینه کار کنند این است که در بیان رویدادهای پیش از انقلاب و مثلا همین ماجرای میدان ژاله که اشاره کردید به آمارها و سندهای تاریخی مراجعه کنند، ببینند واقعیت همین میدان ژاله و اتفاقاتی که در آن افتاد چه چیز هست؟ اینکه گفته شود در آن واقعه هزاران نفر قتل عام شدند، باید جوی خون به راه می افتاد! اصلا ببینیم از سال 42 تا پیروزی انقلاب چند شهید داشته ایم؟ خیلی از شهدا هم ارتشی بوده اند و ما قبل 22 بهمن 57 در جریان مبارزات انقلاب 125 شهید ارتشی داشتیم و صدها نفر زندانی سیاسی داشتیم که 19 نفرشان اعدام شدند. خیلی از روایت هایی که از سرکوب مردم توسط ارتش الان در برخی رسانه ها گفته می شود به واقعیت نزدیک نیست و آمارها هست و الحمدلله رسانه ها به آن ها دسترسی دارند. آن چیزهایی که گفته می شود از واقعیت دور است.
 
 
* امیر، اساساً بفرمایید اینکه از ارتش در پیش از انقلاب برای کنترل اعتراضات خیابانی استفاده شد، در ماموریت سازمانی ارتش وجود داشته است؟ تا جایی که می دانم برخورد با اعتراضات و اغتشاش های خیابانی هیچ گاه در ماموریت سازمانی ارتش قرار نداشته و تبعاً آموزش های لازم هم ارائه نشده است.
ببینید برای هر نیرویی ماموریت های ویژه ای تعریف شده است. الان ارتش ما و نیروهای مختلف آن ماموریت مشخصی دارند، سپاه ماموریت مشخصی دارد، نیروی انتظامی هم همین طور؛ هر یگان و سازمان نظامی در نیروهای مسلح ماموریت مشخصی دارد و هر زمانی که سازمانی در انجام ماموریتش به کمک نیاز داشته باشد، رده بعدی تعریف شده به کمکش می آید. ماموریت اصلی ارتش دفاع از مرز و ارض کشور و مقابله با تهدیدهای خارجی است و این همیشه بوده است و مطمئناً وظیفه ارتش حضور در خیابان ها و برخورد با معترضان خیابانی نبوده و نیست، آن زمان چون از جاهای دیگر ناامید شده بودند، احساس کردند و با آوردن ارتش به میدان خواهند توانست مردم را بترسانند.
 
* از وضعیت ارتش در اوایل انقلاب و شروع جنگ بگویید. ارتش تحت فشار زیادی قرار گرفته بود و سازمان آن انسجام کافی را نداشت که عراق طبل جنگ را کوبید. چه اتفاقاتی افتاد در آن سال ها؟
ارتش سال 59 وارد جنگ نشد، ارتش از 23 بهمن سال 57 وارد جنگ شد، دقیقاً زمانی که دشمنان دنبال صدمه زدن به انقلاب نوپا و تمامیت ارضی کشورمان بودند. بعد از انقلاب خیلی ها منافعش شان را در در ایران از دست داده بودند، مانند امریکا و هم پیمان های امریکا و دنبال این بودند که منافع خود را در ایران احیا کنند و با فتنه انگیزی های مختلف سعی داشتند که منافع خود در ایران را احیا کنند و اولین اقدامشان هم اختلاف افکنی قومیتی در کشور بود. آنها غائله های ترکمن صحرا، کردستان، آذربایجان را راه انداختند و برای مقابله با این تهدیدات ارتش تنها نیروی رزمی کشور بود و همین لشکر 21 حمزه آذربایجان در غائله های کردستان، ترکمن صحرا حضور داشته است که این ها قبل از جنگ بود و شهدای زیادی هم تقدیم انقلاب کردیم. پادگان تیپ 321 ما به نام امیر سرتیپ شهید اشراف مزین است که ایشان در غائله سال 58 کردستان به شهادت رسیدند.
ما شهدای زیادی در غائله پاوه، خوزستان، کردستان، گنبد و... تقدیم انقلاب و تمامیت ارضی کشور کردیم و در 31 شهریور 59 صدام رسماً جنگ را تحمیل کرد. قبلا از این تاریخ هم درگیری های مرزی با عراق داشتیم و صدام دنبال بهانه بود تا جنگی را به ایران تحمیل کند تا به مقاصد پلیدش برسد. ما پیش از شروع رسمی جنگ بیش از 600 درگیری مرزی داشتیم، اطلاع رسانی هم به مقامات عالی کشور می شد. صدام با توجه به ناامنی ها و تشنج های داخلی و تضعیف ارتش در اوایل انقلاب فکر می کرد بهترین فرصت حمله به ایران است و گمان می کرد ارتش ایران پاسخ نمی تواند بدهد. هشت سال جنگی نابرابر به ما تحمیل شد و در حالی که ما از همان اوایل انقلاب در تحریم قرار گرفتیم، در رویدادی شگرف قدرت های شرق و غرب بر سر کمک به صدام برای جنگ با ایران متحد شدند!
 

ما انسجام سیاسی و نظامی کافی نداشتیم، بی مهری های زیادی در اوایل انقلاب به ارتش شد. خیلی ها در در آن روزها دنبال انحلال ارتش بودند و دنیال این بودند که ارتش نباشد. چند گروه بودند که علیه ارتش بودند، اول گروه های راست گرا و سلطنت طلب بودند که از حمایت ارتش در جریان انقلاب از خودشان ناامید شدند و دنبال انتقام بودند و کینه ارتش را به دل گرفته بودند. گروه دیگر چپ گرایان و منافقان بودند که فکر می کردند اگر ارتش به عنوان یک بازوی قدرتمند نظامی بماند، اقدامات آنها را سرکوب خواهد کرد، همان طور که با قدرت سرکوب کرد. یک سری هم افراد به ظاهر انقلابی بودند که ناآگاهانه و بدون تفکری راهبردی، می گفتند ما ارتش نمی خواهیم و یک ارتش بی طبقه توحیدی می خواهیم، ارتش بی طبقه توحیدی یعنی انضباط نباشد و سلسله مراتب هم نباشد. اگر انضباط و سلسله مراتب از یک ارتش گرفته شود، چیزی باقی نمی ماند. حضرت امام هم به داد انقلاب رسید و هم به داد ارتش رسید و چون ارتش را می شناخت، یک خط بطلان بر همه این تفکرات کشید و با نام گذاری روز 29 فروردین به عنوان روز ملی ارتش جمهوری اسلامی ایران و ایشان اقدامات راهبردی دیگر در تاسیس سپاه و تاسیس بسیج مستضعفین بنیه دفاعی کشور را تقویت کردند.
جنگ در چنین شرایطی به ما تحمیل شد. ما در هر حوزه ای تحریم شدیم و حمایتی هم نمی شدیم. اتحاد دو قدرت غرب و شرق علیه ایران در آن زمان از عجایب بود. حمایت های مالی، نظامی و نیروی انسانی به صدام کردند. با این اوصاف چون به خودمان اعتماد داشتیم، 8 سال جنگ را با پیروزی به پایان رساندیم و صدها هزار شهید از همه اقشار تقدیم انقلاب و کشور کردیم. چون مردم به امام اعتماد داشتند و پشتیبان نیروهای مسلح بودند. ما در جنگ های سده های اخیر همیشه تکه ای از کشورمان جدا شده، اما در هشت سال جنگ یک وجب از کشور هم در دست دشمن باقی نماند.
 
* پس از انقلاب پشتیبانی لجستیکی و تکنیکی از ارتش قطع شده بود. چطور با آن شرایط تحریم ارتش توانست خود را احیا و خودکفا کند؟
ما الان استقلال نظامی به دست آورده ایم و قبلا وابسته به مستشاران امریکایی بودیم، در مورد دوره های آموزشی وابسته به کشورهای اروپایی بودیم و نیروی دریایی ما باید در انگلستان دوره می دید، اما ما احساس نیاز کردیم و خودکفا شدیم. متخصصین خودمان برای رسیدن به استقلال نظامی ورود کردند، خیلی سخت بود، اما موفق شدیم. حضرت امام فرمودند استقلال نظامی یک تحفه الهی است و ما موفق شدیم. ما در همان ابتدای جنگ نیازهای خودمان را به خصوص در تعمیر و نگهداری تجهیزات نظامی تامین کردیم و بحمدلله امروز از یک استقلال نظامی کامل برخورداریم. ما در نیروی زمینی 23 رسته داریم، که هر کدام مولفه های خاص خودشان را دارند و ما در همه این رسته ها به خودکفایی کامل رسیدیم. در رسته های توپخانه، پهپاد، مخابرات، موشک و... خودکفا هستیم. در حوزه های دیگر هم با توجه به نیازی که داشتیم ورود پیدا کردیم، عراق در جنگ شهرها با موشک خیلی از شهرهای ما را زد، اما ما نداشتیم جوابش را بدهیم، اما خواستیم و در این زمینه پیشرفت کردیم و امروز می بینید که در قدرت موشکی حرف های زیادی برای گفتن داریم و در عملیات های مختلف موشکی در چند سال اخیر مردم به عینه قدرت موشکی نیروهای مسلح خودشان را دیدند و که آخرین عملیات آن حمله موشکی علیه پایگاه های امریکایی در عراق بود. ما در حوزه پهپاد، ناو، زیر دریایی، کشتی سازی خیلی خوب عمل می کنیم و نیازهای عملیاتی خودمان را کامل تامین می کنیم.
 
 
* امیر، استقلال نظامی و به تبع آن امنیت پایدار محصول نگاه به ظرفیت های داخل است؟
بلی. ما کشور امنی هستیم، امنیتی که تولید داخل است و بومی است. امنیت ما اجاره ای و خریداری شده نیست. شما به بسیاری از کشورهای منطقه نگاه کنید، امنیت شان را با پول از امریکا می خرند. ما می بینیم دیگر، اما یک امنیتی بسیار ضعیف و شکننده دارند. کشوری مثل عربستان را نگاه کنید که با یمن درگیر است، با یمنی که از لحاظ نظامی اصلا قابل مقایسه با عربستان نیست، اما می بینید که یمن چطور عربستان را در باتلاق گرفتار کرده و به طور مدام امنیت عربستان را نقض می کند. چون عربستان امنیت اجاره ای دارد.
امنیتی که ما داریم، مال خودمان است که در اثر اقتدار نظامی و تکنولوژیکی به وجود آمده است. ما کشوری هستیم که پهپاد فوق پیشرفته امریکایی را رهگیری کرده و ساقط می کنیم و امریکا جرات اعتراض را هم به خود نمی دهد. چون اقتدار نظامی ما می می داند. کشتی انگلیسی به آب های ایران وارد می شود و توقیف می شود و پایگاه امریکایی عین الاسد را موشک باران می کنیم، آمریکایی که بعد از جنگ جهانی دوم کسی جرات نمی کرد با او به طور مستقیم درگیر شود، نمی تواند پاسخی بدهد، چون اقتدار نظامی ایران را فهمیده است.
 
برسیم به تحولات نظامی روز؛ به عنوان یک فرمانده نظامی، ترور سپهبد سلیمانی را چطور ارزیابی می کنید؟ امریکا چه هدفی از ترور ایشان داشت؟
استکبار جهانی و در راس آن امریکا همیشه به دنبال ضربه زدن به منافع ایران بوده است، اما توانش را نداشته است. شاید بعضی ها فکر کنند که امریکا به دنبال جنگ با ایران نیست، اما واقعیت این نیست، واقعیت این است که امریکایی ها می دانند که اگر وارد جنگ با ایران شوند، مطمئناً موفقیتی در این جنگ نخواهند داشت و الا چرا با دیگران وارد جنگ شدند؟ اگر با ایران وارد جنگ شوند، نمی دانند کی می توانند خارج شوند. آن ها از طولانی شدن جنگ ها می ترسند، اگر آن ها مطمئن می شدند که با درگیری نظامی با ایران می توانند به اهدافشان برسند، مطمئن باشید درنگ نمی کردند، اما می دانند که نمی توانند.
در رابطه با ترور سپهبد سلیمانی، آنها از شهید سلیمانی ناراحت بودند، شهید سلیمانی همه نقشه های آن را در منطقه نقش بر آب کرده بود. کسانی که داعش را ایجاد کردند، امید بسیاری به آن ها بسته بودند که شهید سلیمانی با ایفای نقش محوری در سرکوب داعش آنها را ناامید کرد. هدف نهایی تشکیل داعش، اقدام علیه ایران بود و آنها آرزو داشتند پرچم داعش را در تهران ببینیند که آرزویشان را به گور بردند. شهید سلیمانی راهبرد امریکا در منطقه را باطل کرد و باعث شد همه هزینه ها و برنامه ریزی های امریکا در منطقه باطل شود. امریکا واقعا می ترسید و الان هم می ترسد که نهضت مقاومت به طور کامل منافع امریکا را در منطقه از بین ببرد.
 

 
اشتباه راهبردی امریکا در ترور سردار سلیمانی این بود که فکر می کرد با حذف ایشان این نهضت خاتمه پیدا خواهد کرد، اما خون شهید سلیمانی نهضت مقاومت را آبیاری کرد. هر چند شهید سلیمانی یک اعجوبه نظامی بود و جایگزنی اش سخت است، اما امریکا نمی دانست که بعد از ایشان فرماندهان دیگری هستند که این پرچم را بالا نگه دارند. دیدید که با شهادت سردار سلیمانی چه اتفاقی افتاد و همبستگی محور مقاومت چندین برابر شد. وقتی در تشییع پیکر شهید سلیمانی 27 میلیون نفر شرکت می کنند، یک حاوی یک پیام بزرگ است. مردم تبریز چند ساعت پس از ترور شهید سلیمانی به خیابان ها آمدند و رهبری هم از این اقدام به نیکی یاد کردند.
 
* با توجه به عملیات تروریستی امریکا در ترور سپهبد سلیمانی، شرایط ویژه و کم نظیری در کشورمان به وجود آمد. به طوری که غالب مردم ایران علی رغم روحیه صلح جویی تاریخی، خواستار یک پاسخ نظامی مستقیم به امریکا بودند و مشخصاً در آن 5 روز نیروهای مسلح کشور تحت فشار افکار عمومی جهت پاسخ نظامی مستقیم به امریکا قرار داشتند. ایران پاسخ داد، پاسخ نظامی ایران چطور بود؟
بعد از ترور شهید سلیمانی که یک اقدام واقعاً نامردانه بود که در یک محیط غیر نظامی و بی دفاع در یک سفر رسمی صورت گرفت، همین امر هم باعث شد افکار عمومی ایران با توجه به علاقه خاصی به شهید سلیمانی داشتند خواستار پاسخ نظامی محکم ایران به این اقدام نامردانه امریکا شوند و این پاسخ نظامی باید داده می شد وگرنه مردم ما نگران می شدند و در اقتدار و استقلال نظامی ما شک می شد. در چند روزی که طول کشید تا پاسخ نظامی ایران داده شود، بسیاری گزینه ها بررسی شد و حمله ای که انجام گرفت، چند خصوصیت داشت و سردار حاجی زاده هم اشاره کرد که ما هدف های سبک تر و نزدیک تر داشتیم که سیستم دفاع موشکی ضعیف تری داشتند، اما پایگاه عین الاسد بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه امریکایی ها در عراق بود که توسط سیستم های پدافندی پیشرفته ای مورد حمایت قرار داشت. پس پاسخ نظامی ایران، مردم احساس آرامشی پیدا کردند، که البته رهبری فرمودند که این یک سیلی بود و مردم انتظار بیشتری داشتند، اما مطمئن باشید با همین اقدام ایران هیمنه امریکا شکست و امریکا انتظار چنین پاسخی نداشت و فکر نمی کرد ایران مستقیماً بزرگترین پایگاهش در عراق را در هم بکوبد. امریکا و متحدانش فهمیدند که هزینه درگیری نظامی با ایران بسیار زیاد است. ایران آمادگی دریافت پاسخ امریکا را داشت و در صورت پاسخ امریکا به اقدام نظامی ایران، نقاط خیلی بیشتری از منافع امریکا در منطقه مورد هدف نیروهای مسلح ایران قرار داشتند. ضمن اینکه کشورهای منطقه هم حساب کار دستشان آمد و فهمیدند امریکایی که برای خودش اقدامی انجام نداد، برای دفاع از آنها هیچ اقدامی نخواهد داد.
 
 
* امیر، در شب پاسخ نظامی ایران به جنایت امریکا، وضعیت کشور در شرایط آماده باش کامل و جنگی قرار گرفت. می دانم صحبت از این موضوع هنوز زود است، اما تا جایی که طبقه بندی اطلاعاتی اجازه می دهد، از شب عملیات پاسخ نظامی ایران بگویید؛ چه اتفاقاتی در منطقه شمالغرب افتاد و چه اقدامات پیشگیرانه ای در آن شب حساس انجام دادید؟
بلی، وقتی شما به منافع کشوری که توانایی بالایی دارد و می تواند پاسخ بدهد، حمله می کنید باید آمادگی کامل و همه جانبه دفاعی را هم داشته باشید. تمام تجهیزات و سیستم های دفاعی تان باید آماده باشد. مطمئناً با توجه به اقدامی که ایران می خواست علیه پایگاه های امریکایی انجام دهد، یگان های مختلف ارتش در منطقه در آمادگی کامل عملیاتی قرار گرفتند و در منطقه شمالغرب آمادگی مقابله با هر تهدیدی که بخواهد به خاک و فضای کشور ما ورود پیدا کند را داشتیم و الحمدلله اقدامات آن شب مانور بسیار ارزشمندی برای نیروهای ما به خصوص نیروی پدافند هوایی شد که در ارزیابی های بعدی که انجام شد، بسیار بسیار عالی بود و سامانه های پدافندی ما به آمادگی کامل رسیدند.
 
* شما با توجه به اینکه در منطقه غرب کشور هم مسئولیت داشتید، درباره نقش ارتش در سرکوب داعش سخن بگویید. تا کنون از کارهایی که ارتش برای مقابله و سرکوب علیه داعش انجام داده کمتر سخن به میان آمده است.
در غرب کشور ما تمام فعالیت های داعش را رصد می کردیم و منتظر این بودیم اگر حرکتی انجام دادند، سریعا وارد عمل شویم. طی برهه ای آن ها به منطقه ای به اسم «جلولا» در نزدیکی مرز ایران ورود پیدا کردند که از خط قرمزی که ما ترسیم کرده بودیم، جلوتر بود. با نزدیک شدن به منطقه مرزی ما، به تعدادی از تیپ های ارتش آماده باش داده شد و پیش بینی های لازم توسط توپخانه های ما انجام گرفت و آن ها عقب رانده شدند. ما آمادگی لازم را داشتیم و همه برنامه ریزی ها انجام شده بود تا در صورت تحرک داعش در جلوتر از خط قرمز ترسیم شده ما، اقدامات لازم انجام شود.
 
 
* امیر، رویکرد ارتش در حوادث مختلف و اجرای عملیات مردم یاری بسیار خوب و مورد اقبال مردم است. در سالی که در آن قرار داریم حوادث مختلفی در مناطق مختلف کشور به وقوع پیوستند که در بسیاری از آن ها نیروی های ارتش پیش تر از ستاد مدیریت بحران حضور پیدا کردند. در آذربایجان شرقی هم عملکرد ارتش در حادثه آتش سوزی جنگل های ارسباران و ززلزله میانه و سراب بسیار چشم گیر بود.
ارتش آنچه ماموریت اصلی اش است را به نحو مطلوب هم در زمان جنگ، بعد از جنگ انجام داد. فکر می کنیم جنگ در سال 67 تمام شد، اما برای ما هنوز تمام نشده بود و بسیاری از مناطقی که زمین های کشاورزی مردم بودند، آلوده به مین بودند، زمین هایی که زمین های کشاورزی و باغات مردم بودند. خود صدام هم در جایی گفته بود سربازان ما 20 سال دیگر در ایران می جنگندند و راست هم می گفت و مردم ما تا سال ها پس از جنگ در میادین جنگ جان خود را از دست می دادند. ارتش باید این میادین مین را پاکسازی می کرد و یگان مهندسی برای کمک به مردم وارد عمل شد و هزاران هزار هکتار زمین را در غرب و جنوب کشور پاکسازی کرده و دوباره تحویل مردم داد و ما بیش از 300 نفر شهید مهندسی بعد از جنگ داشته ایم و هنوز هم گاهاً شهید می دهیم.
تمام امکانات ارتش به دستور سلسله مراتب ارتش برای کمک به مردم است؛ در شرایط صلح و شرایط جنگ ما در خدمت مردم هستیم. تهدید از نوع بلای طبیعی هم تهدید علیه مردم است و ما وظیفه داریم وارد عمل شویم. در زلزله کرمانشاه من آنجا بودم و باور بفرمایید اولین صدایی که مردم روستاهایی که راهشان بسته شده بود بعد از زلزله شنیدند، صدای ملخ هلیکوپترهای هوانیروز بود. خود رهبری هم فرمودند که ارتش در حادثه سیل گلستان، لرستان و خوزستان جلوتر از ستاد مدیریت بحران وارد عمل شد. ما در این نوع موارد به صورت آتش به اختیار عمل می کنیم، یعنی نیازی نیست دستوری بگیریم و قبلا دستور لازم را داریم. به محض اینکه تشخیص دهیم لازم است نیروها وارد عمل شوند، این کار را می کنیم. در زلزله میانه هم تیپ 40 و تیپ 36 ارتش قبل از درخواست ستاد مدیریت بحران در روستاهای زلزله زده بودند و اولین پزشکی که در منطقه حضور یافت، رئیس بیمارستان مراغه ارتش بود.
در آتش سوزی غم انگیز جنگل های ارسباران، تیپ 321 ارتش به صورت کامل و با همه تجهیزات در منطقه حضور یافت و به اطفای آتش سوزی کمک شایانی کرد، کمکی خالصانه. در این مورد هوانیروز هم وارد عمل شد و در عملیات هلی برن شرکت کرد. اخیرا هم یک کارخانه رنگ آتش گرفته بود، بدون اینکه از ما درخواست شود، تیپ 25 نیرو مخصوص ما در تبریز وارد عمل شد و آتش را در کمترین زمان خاموش کرد.
 
 
* امیر، از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید و از پاسخ های صریح شما متشکرم.
من هم از شما تشکر می کنم و از همه رسانه ها که در آگاه سازی و اطلاع رسانی مردم تلاش می کنند تشکر می کنم. ما همیشه گفته ایم که رسانه به عنوان یک قدرت است و از این قدرت باید درست استفاده بشود. انشاالله که رسانه های ما رسالت مهم شان را به درستی انجام بدهند و بتوانند نیاز مردم و کشور است را پاسخ بدهند و ما هم در لشکر 21 حمزه آذربایجان در کنار مردم عزیز آذربایجان شرقی و اردبیل هستیم و مردم عزیز مطمئن باشند ارتشی ها در هر شرایطی کنار آن ها هستند و همه امکانات، تجهیزات و نیروهای انسانی ارتش متعلق به آنهاست.
 
* گفتگو از محمد سهرابی
 
انتهای پیام/
 
 

پژوهشیار