گزارش/
نوای کربلا در قلب آذربایجان؛ شبیه خوانی ۱۳۰ ساله فرکوش باز هم دل ها را لرزاند
1404/04/16 - 15:31 - کد خبر: 140309
نصر: در ظهر عاشورای ۱۴۰۴ روستای کوچک فرکوش در نزدیکی شهرستان سراب، بار دیگر میزبان صحنه ای شد که قرن هاست اشک بر گونه ها مینشاند و دلها را روانه دشت کربلا می کند.
به گزارش نصر، مراسم شبیهخوانی این روستا، با قدمتی بیش از ۱۳۰ سال، نه فقط یک آیین نمایشی، بلکه روایتی زنده از عشق، ایمان و فداکاری است که نسل به نسل در دلهای اهالی این خطه حک شده است.
در دل میدان خاکی روستا، سکوت دقایقی پیش از آغاز مراسم، شکسته میشود؛ با فریاد «هل من ناصر ینصرنی…» که از گلوی شبیهخوانان بیرون میآید، همه چیز رنگ عاشورا میگیرد.
صدای نالهی زنان روستا، اشکهای کودکان، و نذرهای خاموش پیرمردان، همه در هم میپیچد تا روستای پرکوش، تجسمی زنده از صحنه کربلا شود.

نکتهای جالب و ریشهدار در این آیین، حضور شبیهخوانانی است که اصالتشان به تبریز بازمیگردد. در واقع، چون بسیاری از خانهای نخستین پرکوش از تبریز به این روستا کوچ کرده بودند، تعزیهخوانی نیز با خود میراث تبریزیها را آورد. صدای حزنانگیز شمر، رشادتهای حضرت عباس (ع) و شکوه ایستادگی امام حسین (ع) با نغمهی آشنای زبان ترکی، دل هر بینندهای را میلرزاند.
علی صادق نسب، مسئول گروه شبیهخوانی «اشقیا» که سالهاست اجرای این تعزیه را بر عهده دارد، در حاشیه مراسم میگوید: هر سال که به این میدان خاکی قدم میگذاریم، انگار دوباره به کربلا سفر میکنیم. برای ما این فقط نمایش نیست؛ این عهدیست با امام، با تاریخ و ایمانمان.
با رسیدن لحظه اذان ظهر عاشورا، فضای روستا حال و هوایی قدسی به خود میگیرد. همزمان با اجرای بخش شهادت امام حسین (ع)، دهها نفر از اهالی روستا گوسفندهایی را که از روز قبل آماده کردهاند، برای قربانی به میدان میآورند. صدای اذان، صدای نعره شمر، صدای شیون، و صدای ذبح گوسفند… همه در یک لحظه به هم میپیچند؛ گویی خون دوباره بر خاک میچکد، نه برای مرگ، بلکه برای زنده ماندن ایمان و عشق.
مراسم عاشورای فرکوش تنها یک رویداد نیست؛ اینجا، تاریخ، فرهنگ و اعتقاد با هم تنیده شدهاند تا آیینی خلق شود که سالهاست بر دلها حکومت میکند و هر سال در اوج سادگی، بلندترین فریاد مظلومیت را به گوش جهان میرساند.
گزارش: ندا فرشباف
انتهای پیام/