پکن نمیخواهد بحران خاورمیانه از کنترل خارج شود؛
اژدها در جستوجوی دیپلماسی
1404/04/10 - 08:47 - کد خبر: 139944
نصر: پکن در تلاش است تا موضع خود را پس از حمله ایالات متحده به ایران و آتشبس این کشور با اسرائیل مشخص کند. یک درگیری طولانیتر ناگزیر به فراتر از ایالات متحده کشیده خواهد شد و حتی ممکن است قدرتهای بزرگ را نیز درگیر کند. بنابراین این درگیری چگونه بر منافع چین تاثیر میگذارد؟ آیا پکن ترجیح میدهد که شاهد تشدید بیشتر در خاورمیانه باشد یا همانطور که اظهارات رسمیاش نشان میدهد، واقعا میخواهد تنشها کاهش یابد و آتشبس برقرار شود؟
به گزارش نصر، «دنگ یوون»، نویسنده و محقق چینی در یادداشتی برای «فارن پالیسی» نوشت، پاسخ به این پرسش نیاز به یک تحلیل دو جانبه دارد؛ تحلیلی که هم استراتژی خاورمیانهای چین و هم رقابت استراتژیک گستردهترش با ایالات متحده را در نظر بگیرد. در نگاه اول، به نظر میرسد درگیری اسرائیل و ایران ارتباط چندانی با چین ندارد. اما این پتانسیل را دارد که «ابتکار کمربند و جاده» چین (BRI) را مختل کند، بر امنیت انرژی آن تاثیر بگذارد و حتی بر رقابت ایالات متحده و چین تاثیر بگذارد؛ به این معنی که چین منافع واقعی در نتیجه دارد. استراتژی خاورمیانهای چین در درجه اول بر تضمین امنیت انرژی متمرکز است؛ زیرا چین واردات زیادی از کشورهای خلیج فارس دارد. دوم، منافع اقتصادی این کشور در منطقه - یعنی اجرای پروژههای «کمربند و جاده» - و در نهایت همکاری سیاسی اش با کشورهای عربی است. این همکاری در نهایت به دو هدف اول خدمت میکند. اگر چین بهشدت به نفت خاورمیانه وابسته نبود و نیازی به تخلیه ظرفیت صنعتی اضافی خود به منطقه نداشت، انگیزه بسیار کمتری برای حفظ روابط نزدیک با کشورهای خاورمیانه یا میانجیگری بین ایران و عربستان داشت.
اگرچه چین پس از جنگ در اوکراین خرید نفتخام روسیه را افزایش داده است، اما بخش عمدهای از ذخایر نفتی این کشور هنوز از خاورمیانه تامین میشود. اگر آتشبس شکسته شود و درگیری گسترش یابد، پروژههای «کمربند و جاده» چین در خاورمیانه ناگزیر تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. در طول دهه گذشته، ابتکار کمربند و جاده پیشرفت قابل توجهی در خاورمیانه داشته و از اکثر مناطق دیگر پیشی گرفته است. کاهش سرعت همکاری بهدلیل جنگ -یا حتی توقف اجباری- مستقیما به صادرات چین و اقتصاد کلی آن آسیب خواهد رساند. اگر ایران تهدید خود را برای مسدود کردن تنگه هرمز عملی کند، آشفتگی اقتصادی ناشی از آن بهشدت بر واردات نفت و بهبود اقتصادی چین تاثیر خواهد گذاشت.
از دیدگاه استراتژی خاورمیانهای چین، پکن نمیخواهد این جنگ تشدید شود و بهویژه به یک درگیری منطقهای تمامعیار انجامد. درخواستهای چین برای آتشبس و ثبات منطقهای و محکومیت حملات ایالات متحده، فقط جنبه اخلاقی ندارد، بلکه نگرانی واقعی را منعکس میکند. با این حال، درگیری اسرائیل و ایران در رقابت گستردهتر ایالات متحده و چین نیز نقش دارد. در برخی موارد، این ممکن است بر استراتژی منطقهای چین غلبه کند. اگر یک درگیری رو به وخامت به تلاشهای پکن برای مقابله با نفوذ ایالات متحده، حتی به قیمت درد اقتصادی کوتاهمدت، سود برساند، در واقع پکن ممکن است تمایل داشته باشد که تشدید محدود درگیری را تحمل یا حتی از آن حمایت کند؛ همانطور که ایالات متحده از اسرائیل حمایت میکند. میرشایمر در مصاحبهای اخیر، هم اسرائیل و هم دولت ترامپ را بهخاطر دامن زدن به بحران در منطقه مورد انتقاد قرار داد. او استدلال کرد که ایالات متحده با تهدید استراتژیک بزرگتری از سوی چین روبهرو است و باید منابع خود را در شرق آسیا متمرکز کند نه اینکه آنها را در خلیج فارس هدر دهد.
واشنگتن قصد داشت داراییهای دریایی و هوایی خود را از خلیجفارس به شرق آسیا منتقل کند، اما تشدید تنش توسط اسرائیل باعث شد که یک ناو هواپیمابر کلاس نیمیتز و بمبافکنها به جای شرق آسیا به خلیج فارس بازگردند. یک جنگ منطقهای گستردهتر، ایالات متحده را مجبور میکند تا داراییهای نظامی بیشتری را از شرق آسیا خارج کند، ذخایر مهمات را کاهش دهد و موضع بازدارندگی اش را در برابر چین تضعیف کند. از نظر میرشایمر، تحولات خاورمیانه به وضوح به نفع آمریکا نیست. از دیدگاه ایالات متحده، این منطق منطقی است. اگر تشدید درگیری منجر به طولانی شدن آن شود، میتواند نیروهای آمریکایی را زمینگیر کند و حضور آنها را در شرق آسیا کاهش دهد. این امر توانایی ایالات متحده را برای حفظ رقابت بلندمدت با چین تضعیف میکند.
بهطور خلاصه، برای کاهش فشار استراتژیک ایالات متحده در شرق آسیا، پکن ممکن است تشدید درگیری در خاورمیانه را -تا حدی محدود- مفید بداند. اگر تشدید درگیری آغاز شود، پیشبینی اینکه کجا متوقف خواهد شد، دشوار است. موضع پکن ذاتا متناقض است و درخواستهای آن برای آتشبس تا حدودی صادقانه است. تاکنون، پکن این موضع را در مورد جنگ روشن کرده است. در جریان اجلاس اخیر چین و آسیای مرکزی در آستانه، شی جین پینگ، رئیسجمهور چین این موضوع را با شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان مطرح کرد و از اقدامات نظامی اسرائیل بهدلیل تشدید تنشهای منطقهای انتقاد کرد.
شی همچنین درمورد درگیری خاورمیانه با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، گفتوگو کرد و از هر دو طرف -به ویژه اسرائیل- خواست تا تنشزدایی کنند و به کانالهای دیپلماتیک بازگردند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین با همتایان خاورمیانهای خود صحبت کرده و بهشدت از اسرائیل انتقاد کرده است. پکن از نظر دیپلماتیک اسرائیل و ایالات متحده را محکوم میکند و خواستار خویشتنداری برای جلوگیری از بیثباتی گستردهتر منطقهای است. با این حال، در عین حال پکن به دنبال جلوگیری از جنگ تمامعیار است و بازگشت به دیپلماسی را تشویق میکند. درحالیکه برخی در چین ممکن است مخفیانه خواهان تشدید تنش باشند، تاکید مداوم پکن بر صلح -بهویژه با توجه به آسیب احتمالی به طرح کمربند و جاده و امنیت نفتی چین- نشان میدهد که حداقل در حال حاضر، پکن نمیخواهد شاهد خارج شدن این درگیری از کنترل باشد.
انتهای پیام/