یادداشت/

نقیبی بر چیلله گئجه سی آذربایجان و رسم و رسوم آن

1403/09/30 - 18:40 - کد خبر: 127657
چیلله گئجه سی

نصر: شب آغاز زمستان یا بقول ترکان، شب چیلله یا یلدا، بلند ترین شب سال، ریشه در سنت ها و آداب و رسوم سرزمین کهن ما دارد.

در واقع شب چیلله نماد تغییر فصل، سمبل برکت، جشن کشاورزان و دهقانان آذربایجان و بهانه‌ای برای دورهم بودن و رفع کدورت ها و ابراز شعف شادمانی در شب طولانی سرد سال بوده و این شب زایش مهر و در فرهنگ آذربایجان که چیلله نام گرفته به معنای نهایت کشیدگی و درازی است و این شب به خاطر طولانی بودن آن، چیلله نام گرفته است.
در قدیم دهقانان آذربایجان از ابتدای فصل پاییز با تهیه‌ی برخی خوراکی ها و ذخیره‌ی انواع میوه های سردسیری به روش های سنتی، خود را برای شب چیلله آماده می‌کردند.
و چیلله گجه‌سی مردم ، متفاوت تر از تمام شب ها به شب نشینی و نقالی و داستان سرایی کوراوغلی، قاچاق نبی و دیگر آثار فولکلور آذربایجان می‌گذشت.
از بوغدا قووورقاسی (گندم برشته) و از کرسی نشینی تا خوردن تنقلات و آجیل ، کهن سالان نیز داستان های سینه به سینه نقل شده‌ی فرهنگ بومی خود را به نسل جوان بازگو می‌کردند و علاوه بر آن آیین هایی همچون بایاتی فالی و تاپماجا و مشاعره روی می‌آوردند و این اواخر اشعار شب چله‌ی منظومه‌ی حیدربابا ، رنگار رنگ زنده یاد کریمی مراغه ای جلوه‌ی خاصی به این شب نشینی ها می‌بخشد.
در خطه‌ی آذربایجان ، خوانچه های نو عروسان با زرق و برق مزین شده و از سوی نامزدها به خانه‌ی عروس برده می‌شود و علاوه بر طنین صدای عاشیق ها و ساز سوزناک آن ها، دل دوستداران و شب زنده داران را در این شب طولانی سال می‌رباید. اما در میان مردم اذربایجان در این شب های سرد سال توجه به نیازمندان و تقسیم شادی ها و دید و بازدید و میهمانی و همنشینی و زدودن کدورت ها و دل چرکینی ها و صلح و آشتی موج می‌زند. 
از قدیم الایام تقسیم ارزاق عمومی و بخشی از اموال ثروتمندان که معمولا در محصولات کشاورزی ، باغی و دامی خلاصه میشد، در بین مستمندان و فقیران جلوه‌ی خاصی داشته و دارد و مومنان و زنده دلانی که به مسئله مال و منال نگاه منصفانه‌ای داشتند و ان را وسیله‌ای برای زدودن بخشی از آلام و دردها تلقی می‌کردند و برای حل مشکلات معیشتی خویشان و ایل و تبار خود خرج می‌کردند و معتقد بودند که مال و ثروت نباید انسان را اسیر خود سازد بلکه انسان باید امیر اموال خود باشد و با گشاده دستی در راه خلق و هم کیشان خود بخشی از ان را ببخشاید.
ان زمان ها حلال و حرام در جمع اوری پول و ثروت مد نظر مردم روشن ضمیر بود و انها معتقد بودند که مال حلال علاوه بر رفع مشکلات معیشتی خود ، باید به داد مردم ندار هم برسد.
مومنانی که معتقد بودند مال و ثروت زمانی ارزشمند تلقی می‌شود که علاوه بر رفع نیازهای شخصی، بخشی از ان در قالب زکات، هبه ، بخشش ، بذل ، احسان و انفاق برای نیازمندان بخشیده شود.که تاکید حق درکتاب گران‌سنگ قرآن عظیم هم بوده است.
مردان سلیم النفس و زحمت کشانی که با دست رنج خود ثروتی را می‌اندوختند و در هزینه کرد آن فقرا را مدنظر قرار می‌دادند و برای انها ارج قائل بودند و برای راحتی خود و تقرب و تقوا آن را در امور نیکوکاری و کمک به نیازمندان هزینه می‌کردند که به روح همه‌ی آن مردان نیکوکار درود می‌فرستیم با این وصف در این وانفسای مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی و سختی معاش و گرانی و تورم بر اکثر هم کیشان و هم وطنان ،بازهم مردان و زنان فداکاری هستند که داشته های خود را در این شب های سرد و سوزناک و غم بار با هم نوعان خود تقسیم می‌کنند و معتقدند تقویت سنت الفت و ایثار و مهربانی به تقویت مهر و محبت در جامعه و کاستن بخشی از آلام مردمی می‌شود که در مشکلات عدیده اقتصادی و تحریم وپس از گذشت فراگیری بیماری واگیر کرونا هنوز هم  روزگار سختی می‌گذرانند و در یک کلام گرفتار طوفان شده‌اند و این افراد نیکوکار یگانگی خداوند و چیرگی روشنایی حق بر تاریکی و اهریمنی را بیش از پیش در وجود خود احساس کرده‌اند.
حسن ختام این یادداشت اشعاری از شعرای ادبیات ترکی و فارسی تقدیم خوانندگان این سطور می‌شود:
چیلله چیخار بایراما بیر آی قالار / پینتی آرواد قوورمانی قـــورتارار / ئدر باخار گودول ده یارماسینا / باخ فلکین گردش و غوغاسینا» یا «قــــاری‌ننه گئجـه نــاغیل دئیه‌نـــده / کولک قالخیب قاپ باجانی دؤینده / من قــاییدیب بیرده اوشــاق اولایدیم / بیر گول آچیب اوندان سونرا سولایدیم»
شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهارزندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان ازسنت ایرانیان است
شب یلد ا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه ،هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
بساط شادمانی ها مهیاست
شب یلدا بیا روشن روان شو
به نزد شاعران همزبان شو
شب یلدا شب سال است ای دل
مرا در انجمن ، شعراست محمل
شب یلدا بلند است و یگانه
نمی گیرد دلم هرگز بهانه
شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی ازبوستان باش
شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوه ها در کنج خانه
شب یلدا ، انار و هندوانه
غذا سبزی پلو، ماهی بهانه
**
دوباره نوبت دیدار یلداست
بدون یار این یلدا چه تنهاست
وجودش نور در این تیره شب بود
بدونش این شب یلدا و سرماست
دگر یلدا برایت دل ندارم
نگاهم منتظر بر نور فرداست
همه در شور این یلدا بهارند
انار سرخ بر سفره چه زیباست
ندارم جز تو امشب آرزویی
که با تو هر شب من مثل یلداست.

محمد فرج‌پور باسمنجی
انتهای پیام/

پژوهشیار