یادداشت/

کنش‌های عدالتخواهانه چرا در تبریز به ثمر نمی‌نشیند؟

1398/02/12 - 17:46 - کد خبر: 1198
روح الله رشیدی

نصر: چند عامل، که هرکدام می‌تواند فرهنگی را به ابتذال بکشد و اجتماعی را به اضمحلال، برای پاسخ به این پرسش ذکر می‌شود:

- سیاست‌زدگی و جناحی‌نگری در مواجهه با مفاسد و کج‌روی‌ها؛ با گزاره‌های ویرانگرِ «فساد در جبهۀ خودی را نباید داد زد»! و «با عدالتخواهِ جناحِ رقیب، هرچقدر هم سالم و صادق باشد، نباید همراه شد»!

- عدم مداومت و مقاومت در پیگیری مسائل؛ که عوامل اصلی‌اش اینهاست: ریش‌سفیدیِ ریش‌سفیدانِ نازک‌خیال، واسطه‌گریِ دلالانِ نقابدار، واهمه از قُمپز در کردنِ اراذل و اوباشِ خزیده در پوستین سازمان‌ها، فضاسازیِ میرزابنویس‌های مستضعفِ اجیرشده برای فحشنامه‌نگاری و...

- تعارض منافعِ برخی عدالتخواهان در برخی حوزه‌ها؛ این منفعت، طیف و دامنۀ وسیعی را شامل می‌شود؛ از وعدۀ استخدام گرفته تا مساعدت برای هیئت و مسجد و راهیان نور و یادوارۀ شهدا و... به همین سادگی!

- نشست‌ و برخاست‌های به اصطلاح تاکتیکیِ برخی معتمدین و معتبرینِ سیاسی و مذهبی با کله‌گنده‌های بدنام؛ تاکتیک‌های مذکور چنین چیزهایی‌ست: «اگر اینها را تحویل بگیریم و بالا بیایند، اصلاح‌طلبان سیاسی نمی‌توانند قد علم کنند! اینها بهتر از آنها هستند»! یا «بابا اینها پول دارند. چه کار دارید که چه‌کاره‌اند؟ می‌نشانیمشان در صدر مجالس و پولشان را می‌گیریم و خرج کار فرهنگی می‌کنیم»!
 
- بی‌تحلیلی و بدتحلیلی ظاهرالصلاح‌های محترم که نمی‌توانند لایه‌های پیچیدۀ شخصیت و نیّت برخی مفسدان را درک کنند.

- مقدس مآبی و تنزه‌طلبیِ بخش مهمی از دین‌مدارانِ تشکّلی، که درگیری با فساد را خلاف طریقتِ معنوی خود می‌دانند!

- فقدان دانش تخصصی نسبت به مسائل حوزه‌های مختلف؛ که به واکنش‌های یک‌بار مصرف ختم می‌شود!
-  سطحی‌شدگی و عدالتخواهیِ زردِ تفننی، بی‌آنکه به اصل و ریشه بپردازد؛ خیلی وقت‌ها، مفسدان از این نحو عدالتخواهیِ برای تقویت پایه‌های فسادشان بهره برده‌اند.

- جدا افتادن از معارف بنیادین عدالتخواهی در قرآن، نهج‌البلاغه و سیرۀ معصومین(ع)؛ از معدود جلسات قرآن و نهج البلاغه‌‌ای که در کناروگوشۀ شهر برقرار می‌شود، آبی برای عدالت و مبارزه با فساد گرم نمی‌شود. آنها اصلاً کاری به این حرف‌ها ندارند!

...و مواردی از این دست.

همۀ اینها دست به دست هم می‌دهند تا موج نوی عدالتخواهی مسئولانۀ نسل نوخاستۀ انقلابی را در نطفه خفه کنند.
هر روز، پوزخندهای اصحاب فساد را می‌بینیم که رو به عدالتخواهانِ دو آتشه ایستاده‌اند و فاتحانه به آنها پیام می‌دهند که «حالا هی بروید و حنجره بدرید...»!
و هر روز صفِ دستبوسانِ بخت‌برگشته‌ای را می‌بینیم که در پیشگاه اصحابِ زر، دست به سینه گذاشته‌اند و گردن کج کرده‌اند. #دستبوسان_ارزشی!

پی‌نوشت:
این‌همه، اصلاً هم به این معنی نیست که کار تمام است و از پا باید ایستاد و میدان را رها کرد. اتفاقاً بی‌آنکه مقدس‌مآبان و ظاهرالصلاح‌ها و دلال‌ها بدانند، یک اتفاق بزرگ دارد زیر پوست این شهر می‌افتد. آمادگاه‌های عدالتخواهان، در صدها نقطۀ شهر شکل گرفته و معارف اسلام ناب در حال انتشار است. و به زودی این نقطه‌‌ها به هم متصل خواهد شد و کارستان خواهد کرد.

* روح الله رشیدی

انتهای پیام/

پژوهشیار