گفتگوی «نصر» با اعضای گروه موسیقی کُر ارک/

طعم شیرین نوستالژی در کنسرت متفاوت گروه کُر ارک/ گر جذبه عشق اولسا گتیررَم، نئجه گلمه ز!

1403/06/01 - 13:25 - کد خبر: 119417
گروه کر ارک

نصر: «گروه کُر ارک» با بیش از ۶۰ نفر خواننده زن و مرد، در روز ۵ تیر ماه به روی صحنه رفت؛ اجرایی که می توان گفت ورود اعضا و چیدمان منظم خوانندگان روی سن، شیک پوشی و سلیقه گروه، توقع یک اجرای رده بالا و جذاب را در دل پروراند. با حرکت دست رهبر و نواختن گروه موسیقی و آغاز کنسرت و خواندن قطعه «یار بیزه قوناق گلجک»، تمام توقع ها به زیبایی بر جای نشست. 

به گزارش نصر، در ۸۰ دقیقه کنسرت گروهی ، ۱۵ قطعه آهنگ به هفت زبان زنده دنیا اجرا شد که تماماً قطعات معروف و محبوب دهه های پنجاه و شصت بودند و در زمان خود دل جوانان روزگارشان را برده بودند. حال در یک شب به یاد ماندنی، قلب های میانسال همان نسل را لرزاندند. در همین راستا، پس از شب اجرا، با «رامین مجلسی» گفتگویی داشتم؛ پزشکی که با ذوق و استعداد موسیقیایی خود، جمعی از افراد در سنین ۴۰ تا ۸۰ سال را در آموزشگاه ارک گرد هم آورد و با درایت یک رهبر موسیقی درجه یک، نظم و نمایشی فراتر از انتظار را به روی صحنه برد.

جناب آقای مجلسی از تجربه این کنسرت برایمان بگویید؟
باورنکردنی بود. پس از اجرا خیلی از مخاطبان، از نظم‌ گروه و شیک و مرتب بودن اعضا تعریف کردند. به شخصه برایم تجربه لذت بخشی بود. ما نزدیک به شش سال است که با این افراد در آموزشگاه تمرین می کنیم و عشقی که از آغاز به این کار داشتیم، در کنسرت به مخاطبان انتقال دادیم. 

چرا فقط یک شب؟ شش سال تمرین و ممارست باید بیش از این ها بر صحنه تکرار شود.
من و اعضای گروه همگی موافق و آماده تکرار این تجربه ایم. همچنان روزهای چهارشنبه صبح تمرین می کنیم، ولی این کنسرت نیاز به اسپانسر دارد تا هزینه برگزاری را تعدیل کند. با همه این که گروه موسیقی دوستان من بودند و از روی علاقه دعوت مرا پذیرفتند و هزینه ای دریافت نکردند، متاسفانه هزینه کنسرت و اجاره سالن خیلی بالا گرفت و امکان تکرار آن را نداریم. معتقدم این یک رویداد صرفا هنری نیست، بلکه اقدامی اجتماعی فرهنگی است که از جانب یک گروه بومی رقم خورده است و از آنجایی که سبد بودجه ای مردم برای هنر به کنسرت های غیر بومی اختصاص می یابد، اگر حمایتی صورت گیرد، این گروه هم می تواند در شهرهای دیگر ایران به روی صحنه رود. 

ایده برگزاری این کنسرت با قطعاتی از چند زبان مختلف از کجا بود؟ 
با توجه به احساس رکود اجتماعی و روانی در قشر بازنشسته، نزدیک ۷۰ نفر زن و مرد علاقه مند موسیقی در آموزشگاه ارک برای آواز به صورت گروهی تعلیم داده می شوند. از همان آغاز کار، دغدغه مند بودم که قشری از جامعه را که در عین داشتن انضباط و برنامه ریزی، ذوق موسیقیایی دارند، به این سمت بکشانم و اصلا برنامه ای بر اجرای کنسرت نداشتیم ولی این اتفاق افتاد و تجربه خوبی برای همه رقم زد. می توان با بهره گیری از اجرای گروه های کر در مراسمات، در فرهنگسازی نقش موثری ایفا کرد و شیرینی تجربه را با مردم شریک شد. 

از عمق وجود می خواندند
رهبر گروه به درستی از این تجربه می گفت. در طول کنسرت چهره خوانندگان دیدنی بود. نزدیک یک و نیم ساعت سرپا و در یک خط ایستادن، برای یک جوان هم سخت است! گویا اعضای این گروه دل جوان تر از آن بودند که خستگی تن بتواند بر علاقه و هیجانشان غلبه کند. شاد بودند و با لبخند، حرکات سر و تکان نوازشگرانه دست هایشان، موجی آرام حین اجرا به تن می دادند و از عمق وجود می خواندند. 
 

اعضای گروه چه می گویند؟
پس از تجربه یک کنسرت موسیقی خاص یک صبح چهارشنبه گرم تابستانی به آموزشگاه ارک در ولیعصر رفته و در فضای پر اشتیاق کلاس، میهمان استاد مجلسی و اعضای مهربان گروهشان شدم و از تجربه کنسرت و تمرینات ۶ ساله پرسیدم. 
بیشتر اعضای این گروه را خانم ها تشکیل داده اند. یکی از خانم ها از دوستی و رفاقتی که بین اعضا شکل گرفته می گوید: من قبلا در نمایش «کوراوغلی» حضور داشتم ولی این تجربه بسیار متفاوت بود. ما در حین آموزش به رفاقتی رسیدیم که بخواهیم با کمک هم گروه را ارتقا دهیم، نقد های مفید در کنار این دوستی همواره بوده و هدف غایی همه، خروجی عالی است. شور و هیجان در هر سنی نیاز است و ما با هم این هیجان را لمس کردیم. در طول کنسرت هیچ حس خستگی احساس نمی شد. ما همه مشتاق تجربه دوباره هستیم و امروز، نت های موسیقی را آموزش می بینیم و این موضوع تعلیمی، خیلی بیشتر بر هماهنگی و دقت گروه خواهد افزود. 
یکی دیگر از بانوان از رسیدن به آرزوهای جوانی می گوید: زمانی بود که تعصبات در خانواده‌ها، مجال پرداختن به آرزوهایمان را به ما نداد. این برنامه به بال و پری دوباره برای آرزوهایمان تبدیل شد. به شخصه احساس می‌کنم جوان شده‌ام و آرزویی که سال‌ها در دلم داشتم و به حسرتی مدام تبدیل شده بود، به واسطه خلاقیت استاد رامین مجلسی برآورده شد.
با ورود به میانسالی و القای جامعه، حس کنار گذاشته شدن در قلبم بیدار شده بود ولی امروز اثری از آن حس نیست.
یکی از آقایان که خود پزشک حاذقی است، از این تجربه شیرین می گوید: جالب است گروهی که کلاً با موسیقی آشنا نبودند، در سایه تلاش‌های دکتر مجلسی این تجربه را رقم زدند. چنین هارمونی از صدای این افراد گرفتن کار سختی است که فقط در سایه تلاش‌های ایشان برآورده شد. این افراداز علم موسیقی چیزی نمی‌دانستند و گوش‌هایشان با این صداها آموزش دید و این آواز ها از دل آنها بر ‌آمد. تک به تک قطعات گزینشی بودند. من با قطعه ترکی «سامان یولی»، یک قطعه آرام و نوستالژیک ارتباط گرفتم و یاد ایام کردم. این فرصتی بود که بر ترس حضور بر صحنه هم غلبه ‌کردیم. 
به گزارش نصر، «رضا موسوی» یکی از هنرمندان این گروه است که سابقه حضور در صحنه اش به سال ۶۹ بر می گردد و شور حضورش بر صحنه کنسرت را در آن شب ماندگار دیده بودم. او از هنرجویان آموزشگاه استاد سلیمی، از اساتید برجسته موسیقی در تبریز بوده و می گوید: بهترین ساعات زندگیم در آموزشگاه های موسیقی گذشته و همچنان هم ادامه دارد. گفت و خنده‌هایی که در آموزشگاه اتفاق می‌افتد، آن هم در جمع کسانی که روحیه یکسانی با ما دارند، در جای دیگر قابل تجربه نیست.
وی از اولین تجربه حضورش بر صحنه می گوید: اولین باری که به روی سن رفتم، از شدت لرزه پاهایم، به سختی ایستاده بودم و حضور دیگران در گروه کر مایه آرامش من شد. اعتماد به نفس امروز من بر روی صحنه، برگرفته از سال‌ها تجربه حضور در گروه کر است. البته در این اجرا، اعتماد به نفسمان را از دکتر مجلسی می‌گرفتیم.
وی در ادامه، تاثیر مثبت این نوع آموزش به گروه سنی میانسال را چنین توصیف می کند: من به تجربه دیدم نفراتی را که با بیماری وارد آموزشگاه شدند و بیماری شان درمان یافت. این کلاس روان همه ما را گرما می‌بخشد. هر کدام از این قطعاتی که در آموزشگاه می‌خوانیم و تمرین می‌کنیم،سرشار از خاطره‌اند. مثلا مسیر فراگیری قطعه ایتالیایی که خواندیم، عالمی از خاطرات آفرید. 
وی اذعان می کند: در طی سال‌ها تجربه، تاکنون چنین اقدامی ندیده بودم که بیش از ۶۰ نفر در گروه کر بدون سابقه و سواد موسیقیایی گرد هم جمع شوند. این اتفاق بزرگ و شایسته توجهی است. 

مشکلات حوزه موسیقی 
وی می گوید: متاسفانه یکی از مشکلات بزرگ حوزه موسیقی، این بوده که هیچ وقت بزرگان موسیقی هم صدا نبوده‌اند و هر کس ساز خود را می‌زند. به همین دلیل موفقیتی که می‌توانند کسب کنند به دست نمی‌آورند. ما در تبریز تاجر موسیقی نداریم، ولی در تهران داریم و این فقط به خاطر دید وسیع هنرمندان تهران است که در اینجا بیشتر به بخش مالی محدود شده است. همچنین به روز بودن در هنرمندان ما نیست. ما ترانه سرا کم داریم و شعرهای گذشته را تکرار می‌کنیم. این دکتر مجلسی بود که قدمی پیش گذاشت و در زبان‌های دیگر هم پی ترانه گشت. موسیقی آذربایجانی وارد چرخه تجارت نشده است و سرمایه‌گذار دنبال آن نمی‌آید. حل این مسئله فارغ از حمایت دولت، همدلی خود هنرمندان موسیقی را می طلبد.
 

«علی اصغر جاهد اورنگ» ناظم این گروه هفتاد نفره معرفی شد: نزدیک ۸ سال است که در کلاس‌های استاد مجلسی شرکت می‌کنم. این گروه برای صلحی فارغ از ملیت‌ها و زبان‌ها گرد هم آمدند و این نکته برجسته‌ای در کنسرت ما بود.
وی از جذبه عشقی می گوید که در گرد هم آوردن اعضای گروه نقش بسزایی دارد: جذبه عشق و دوستی که بین اعضای گروه هست، همان عشقی که آنها را هر هفته برای تمرین به آموزشگاه می کشاند و در طول اجرا همه را شاد و سرپا نگه می دارد، همان است که شاعر می گوید
«بـو  رسمدی کی  آی  یئـرینه  گون  گئجه  گلمه ز
گـر جذبه عشق اولسا گتیررَم، نئجه گلمه ز!»
وی در پایان گفت: چنین اقدامات گروهی بسیار مورد نیاز جامعه ماست. 
 

گفتنی است در این کنسرت نوازنده های حرفه ای از جمله «رضا حسینی بقانام» نوازنده تار، «آرش سرانی آذر» نوازنده بالابان، «امین شیری» نوازنده پیانو، «دانیال امینی» نوازنده فلوت و «اصلان عبدالعظیم زاده» نوازنده پرکاشن حضور یافته و نواختند. 
در پایان به یاد این کنسرت، سخنی که در جایی خوانده بودم، مشق می کنم. «من زندگی نمی کنم مگر برای موسیقی که از زمان جوانی روح را تسخیر کرده است.» در  کنسرت گروه کر ارک، ثابت شد که روح انسان ها در هر رنگ و سن و جنسی، با موسیقی ارتباط می گیرد و نظم موسیقیایی، آرامش روان این ملت را تضمین می کند. چنانکه از گفت و خند دوستانه اعضای گروه در کلاس، این را دریافتم.
انتهای پیام/ 

پژوهشیار