نمایش مک موردو در تئاتر شهر تبریز/

بازیگران تازه نفس، «یک ساعت مرگ» را بازی کردند

1403/04/24 - 13:49 - کد خبر: 116438
تئاتر

نصر: مک موردو، نمایشی که هر کاراکتری در دل تاریک آن، داستان و دغدغه قشری را مطرح می کند که به دلایلی، به کام مرگ رفته است. 

به گزارش نصر، «میثم پاسبانطوس» کارگردان جوان نمایش «مک موردو» که در تیرماه ۱۴۰۳ در سالن استاد قبه زرین به روی صحنه رفت، در گفتگو با خبرنگار نصر می‌گوید: در داستان مک موردو، هر کاراکتری نماینده قشری جوان از جامعه است که بنا به داستان زندگیشان، هم آغوش مرگ شده اند. آنها دغدغه هایی را مطرح می کنند که در ذهن جوانان دهه های هفتاد و هشتاد بوده و گویا صدای دل آن ها در صحنه تئاتر روایت می شود. 
پاسبانطوس که خود با یکی از کاراکترهای نمایش، همدلی را تجربه کرده، هدف این نمایشنامه را دغدغه ای بیرون زده از فرهنگ مان می خواند: دغدغه ای که مطرح می شود، این است که ما باید بدانیم حرف و اظهار نظری هرچند کوچک، می تواند در ذهن یک انسان تاثیر بزرگی برجای بگذارد. این حرف های کوچک ما و تاثیرات قضاوت های ما، می تواند زخم عمیقی بر اعتماد به نفس و روان اطرافیانمان بگذارد که ما بیشتر اوقات از آن غافلیم
وی افزود: این مسئله همیشه دغدغه من هم بوده که قرار نیست بر همه چیز اظهار نظر کنیم. همچنین من با کاراکتر الناز ارتباط عمیقی گرفتم. او معترض و انتقام گیر بود و از خانواده اش به عنوان نزدیک ترین افراد زندگیش زخم خورده بود. 
همچنین به پیام پایانی این نمایش اشاره کرد: پیام پایانی این نمایش این بود که تا وقتی اتفاقی نیفتاده،  نباید ناامید شد و خود را مرده پنداشت. پیش بینی وقایع بازدارنده است. 
او در خصوص استقبال مخاطبین در ده روز اجرای این نمایش، اظهار داشت، نمایشنامه ای که بدون زیر متن و روان باشد، موجب درک عموم مردم از کاراکتر ها شده و همدلی مخاطبین را بر می انگیزد: اینکه کاراکتر با زبان ساده، دغدغه اش را می گوید و همه می توانند با آن ارتباط بگیرند، مرا ترغیب کرد که این نمایشنامه را به روی صحنه ببرم.


در خلاصه داستان این نمایش آمده است: هر دقیقه شخصی از دنیا می‌رود؛ بدون آن که متوجه باشیم ما همه در صف هستیم و هرگز نمیدانیم چند نفر  جلو‌تر از ما در صف هستند. نمایشنامه «مک موردو»، کاری از استودیو آراکس نوشته ناصر کاظمی، قبلا در تهران اجرا رفته بود ولی پاسبانطوس بدون پیش زمینه از این نمایش، آن را در تبریز به روی صحنه برد. 
وی به پشتوانه سابقه ۳۰ ساله پدرش، استاد احد پاسبانطوس با فضای تئاتر آشناست و تجارب مختلف حضور در پشت صحنه آثار نمایشی اساتید تئاتر تبریز و همچنین حضور درخشان در جشنواره مونولوگ شکلک سال ۹۸ و جشنواره نمایشنامه خوانی‌شکلک در سال ۹۷ را در رزومه خود دارد. این هنرمند در سال ۸۸،  اولین حضورش در صحنه را در ۱۷ سالگی رقم زده و اکنون به عنوان عضوی از گروه شکلک در انجمن نمایشی تبریز، فعالیت می کند.  «مک موردو» اولین تجربه کارگردانی وی برای اجرای عموم بود. وی آغاز مسیر کارگردانی را بسیار سخت خوانده و می گوید: در این کار، مدیر مدبری باید باشی تا هم انرژی بازیگر را حفظ کنی، نواقص را برطرف کنی و از بازیگر، بازی بگیری. و هم پشت صحنه و مخاطبین را در تعادل نگه داری و به گونه ای رفتار کنی که تعامل صحیحی به بار بیاید.
گروه شش نفره بازیگران این نمایش را بیشتر هنرمندان جوان، کم تجربه و علاقه مند تشکیل دادند که پاسبانطوس، این همکاری را شیرین قلمداد می کند: اشتیاق این بچه ها بالاست و با همه اینکه گاهی، زحمت بازی گرفتن از بازیگر بالا میرفت ولی انگیزه و تلاش آنها، این تجربه را شیرین می کرد. 


طراحی صحنه ساده با پرده های سفیدی که کفن را تداعی می کردند و سطل های آب که انزجار غسالخانه را به مخاطب القا می کردند، کار استاد «رامین ریاضی»بود که در این نمایش، به عنوان مشاور کارگردان با تیم جوانان هنرمند همراه بود. 
وی در این خصوص می گوید: در این کار که اثر اول کارگردانی آقای پاسبانطوس بود، زمینه های مختلف طراحی ، بازیگردانی و ... را پیش بردیم. 
وی تشریح می کند: در طراحی صحنه نمایش، ما ایده جعبه هایی را داشتیم که آب به‌ درونشان چکه می کند و سردی فضای غسالخانه را به مخاطبی که با پیش زمینه ی مرگ به دیدن اجرا دعوت می شود، القا می کند ولی چون هم به لحاظ هزینه بر بودن و هم قحطی سخت افزاری تئاتر شهرمان، ایده ها محدود شدند، سعی کردیم با هزینه و امکانات کم، صحنه را متناسب طراحی کنیم. در این صحنه ما با کنار زدن پرده سفید آغازین، خواستیم پرده از زندگی کاراکتر ها برداریم. لطافت و سفیدی پرده در پارادوکس تلخی و سردی داستان ها، ایده ای بود که در طراحی صحنه مد نظر گرفتیم. معتقدم ما مردم در طول روز ، مرگ را به شکل های مختلف در جریان زندگی هایمان تجربه می کنیم. در نتیجه سعی کردیم با طراحی صحنه، کمی از سردی نمایش بکاهیم. 


وی در ساحت استاد، این نمایش و هنر آفرینی عوامل آن را این گونه توصیف کرد: همینکه بازیگر جسارت حضور در پیش روی مخاطبین را پیدا می کند، اتفاق مثبتی است. همه بازیگران با تجربه، از یک جایی آغاز کرده اند. بدنه تئاتر نیاز به نیروهای تازه نفس با رویکرد های جدید دارد که اگر هدایت بشوند، این اتفاق مثبتی برای آینده تئاتر ما است که با چهره های جدید، شاهد خلاقیت های تازه ای باشیم. حرفه ای ها باید کمک کننده جوان ها باشند.
وی در تحلیل علاقه عموم مخاطبین به نمایش هایی همچون مک موردو، دغدغه های نهان در نمایشنامه را مطرح می کند: دغدغه های شخصیت های نمایش، همان دغدغه های قشر جوان و نسل زد هستند و من با توجه به ارتباطم با سنین مختلف این نسل، باید بگویم که خودکشی جوانان که در این نمایشنامه، با شش داستان روایت می شود، موضوعی غیر قابل انکار است و وظیفه ما علاوه بر تلاش برای درک این نسل و شنیدن سخنانشان، باید عدم قضاوت آنها و راه گشا بودن برای آنها باشد. در متن نمایش، دغدغه ها مطرح می شوند و گویی توقع درک از مخاطبین می رود تا بدون قضاوت، یک ساعت به داستان این کاراکتر ها گوش دهند. 

وی افزود: در نمایش های مونولوگ، شخصیت ها به دنبال یک اتفاق اند و می گویند ما را قضاوت نکنید. ما در جایگاه قضاوت، کسانی که دست به خودکشی زده اند را، ضعیف خطاب می کنیم ولی در اینجا خود را بجای آنها می گذاریم. این مسائل در لایه های نمایش مک موردو گنجانده شده اند.
گفتنی است، علیرضا صالح نیا، شقایق نصیری، امیرحسین درودگری، آرزو صامت، سهند محمودی و آیلین صدیق زنده از بازیگران این نمایش بودند.
به گزارش نصر، با «علیرضا صالح نیا» بازیگر با تجربه این نمایش گفتگو کردیم. وی از سال ۸۵ فعالیت هنری خود را به صورت جدی آغاز کرده است و فارغ التحصیل رشته هنرهای نمایشی در مقطع کارشناسی ارشد است. بیشتر فعالیت بازیگری را در حوزه نمایش های ایرانی و آیین سنتی (سیاه بازی) پیش برده و چند نمایش ایرانی را کارگردانی کرده است. وی حضور در جشنواره های مختلف خیابانی و صحنه ای و عضویت در شورای بررسی و نظارتی متون نمایشی و کتب هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در کارنامه خود دارد. 
 
صالح نیا از حضور در نمایش «مک موردو» می گوید: پیشنهاد دوست عزیزم، آقای رامین ریاضی و دعوت کارگردان کار، اقای پاسبانطوس موجبات این کار را فراهم کرد که برایم تجربه جذابی بود چرا که بعد از مدت ها در کاری جدی با این فضای سنگین و خاص، ایفای نقش کاراکتری را بر عهده گرفتم که نماینده قشری از جامعه بود که بارها در زندگی خودمان با آن سرو کار داشته ایم. شخصیتی که با تمام تلخی ها و ناکامی های خود، تجربه های تلخ زندگی اطرافیان را نظاره می کند و سعی دارد با اشاره به کوتاهی عمر، مردم جامعه را به امید به زندگی و لذت بردن از آن دعوت کند.
وی در خصوص همکاری با تیم این نمایش اذعان می دارد: انگیزه ای که در تک تک این دوستان و تیم بازیگری می دیدم، تلاش گروه برای ایفای نقش خود به بهترین شکل، اخلاق و رفتار شان برایم بسیار جذاب بود. کارگردانی اقای پاسبانطوس که سعی داشت با زحمت و دقت و مشاوره هایی که می گرفت، یک اثر نمایشی مناسب و خوب را به مخاطبین ارائه دهد، برایم قابل تقدیر بود.
وی با اشاره به فضای تئاتر تبریز گفت: فضای تئاتر رفته رفته بهتر می شود و حضور مخاطبین امید بخش است و این برای ما که داخل گود هستیم، وجهه جذابی دارد.
 اما نکته ای که وجود دارد اینکه نیاز به فرهنگ سازی در بین مردم همچنان احساس می شود چون تئاتر با حضور مخاطبین زنده است و شوق حضور مردم در سالن و انرژی آنها،  باعث می شود ما تئاتری ها، انگیزه تولید کارهای نمایشی داشته باشیم. به همین منظور نیاز به حمایت بیشتر مسئولین داریم تا بتوانیم این فرهنگ سازی و مخاطب سازی را بهتر پیش ببریم.
انتهای پیام/

پژوهشیار