یادداشتی به قلم عباس عبدی

باز هم صدا و سيما

1403/03/08 - 07:46 - کد خبر: 113870
سقوط بالگرد

نصر: هنگامي كه بالگرد رئيس‌ جمهور گم مي‌شود، در ابتدا و پيش از هر كس ديگري چندين نهاد به صورت فوري از اصل اين خبر مطلع مي‌ شوند. دولت، نيروهاي مسلح، دستگاه اطلاعاتي و امنيتي و نيز صدا و سيما.

اولين خبري كه در مورد اين رخداد منتشر شد، حدود دو ساعت پس از سقوط بود و يك سايت خبري در تبريز ( نصر نیوز ) آن را منتشر كرد.
پس از آن خبرگزاري فارس و سپس بقيه رسانه‌ها پيگير ماجرا شدند. در واقع ما در اينجا با نوعي از مسابقه اطلاع‌رساني مواجه هستيم كه يك بازيكن (صدا و سيما) دو ساعت زودتر مطلع شده و از قدرت و امكانات زياد حتي در صحنه برخوردار است.
در مقابل بازيكنان ديگر ساعت‌ها پس از حادثه وارد خط آغاز مي‌شوند؛ البته با امكانات فني و انساني بسيار محدود و دسترسي‌هاي محدودتر.
حالا بياييم ارزيابي كنيم كه كدام خبر معتبر و قابل اتكايي را اين رسانه توانست منتشر كند تا مرجعيت خبري را در اختيار ساير رسانه‌ها و خبرگزاري‌ها و فضاي مجازي قرار ندهد؟ سهل است كه به نظر مي‌رسد خودشان نيز تابع خبرسازي‌ها و فضاسازي‌هاي منابع ديگر شدند.
حالا هم پس از 6 روز كه از این رخداد گذشته است يك گزارش خبري بي‌خاصيت و بدون ذره‌اي چالش حرفه‌اي داده‌اند كه مضمون اصلي آن ناديده گرفتن پرسش‌هاي اصلي است و تصاوير و اخباري را منتشر كرده كه در همان روز سقوط در اولين ساعات بايد منتشر مي‌كرد و نه ۶ روز بعد! مثل واردات دارو براي بيماري است كه پيش از وارد كردن فوت كرده باشد.
قصد من از طرح اين مساله تخطئه يا محكوم كردن اين و آن فرد يا نهاد نيست. هدف متذكر شدن يك واقعيت مهم است.
ترديد ندارم كه اگر از همان لحظه اول صدا و سيما به صورت مستقل و حرفه‌اي به كار خبري خود مي‌پرداخت، نه تنها از بروز انواع شايعات جلوگيري مي‌شد، بلكه مهم‌تر از آن اجازه نمي‌داد كه پيدا كردن لاشه بالگرد در يك محدوده جغرافيايي كوچك، حدود ۱۵ ساعت و تا صبح روز بعد و رفتن ابر و مه طول بكشد يا اولين گزارش تصويري از لاشه بالگرد و محل سقوط و جنازه‌ها از يك تلويزيون خارجي پخش شود.
اي كاش مرجع بي‌طرف و مستقلي يك گزارش دقيق از عملكرد صدا و سيما در انتشار و پيگيري خبري اين حادثه تهيه كند. واقعيت اين است كه اين رسانه هزينه‌هاي كلاني را بر جيب مردم ايران تحميل مي‌كند، ولي دستاورد چنداني ندارد. پخش مستقيم مسابقات فوتبال يا توليد مسابقه و سرگرمي و فيلم، نشان‌دهنده و معيار كارايي هيچ رسانه ملي نيست.
رسانه در دنياي مدرن در درجه اول متولي خبر، تحليل و سپس سرگرمي و آموزش است. رسانه مي‌تواند متولي خبر و تحليل باشد و سرگرمي را انجام ندهد، ولي رسانه‌اي كه ملي باشد و اين دو را نداشته باشد، به درد هيچ چيزي نمي‌خورد، مفت آن هم‌ گران است.
رسانه‌هاي معتبر بهترين رسالت خود را بر تهيه و انتشار اخبار صحيح مي‌گذارند، اين نقطه قوت رسانه است. اين موجب تقويت پايه‌هاي امنيت ملي مي‌شود.
صدا و سيما كه اين اندازه كارمند و تجهيزات و امكانات مادي دارد و مهم‌تر از همه اينكه از رانت‌هاي دسترسي سريع به اطلاعات و اخبار نيز بهره‌مند است، چرا قادر نيست حتي در موضوعي كه به امنيت كشور مربوط مي‌شود نقشي حداقلي ايفا كند؟ شايد همه مشكل مستقيما به اين سازمان برنگردد، بلكه محدوديت‌هايي كه براي اطلاع‌رساني آنان وضع مي‌شود نيز در اين امر موثر است، بنابراين هدف نقد و اصلاح كليت ساختار سياست رسانه‌اي در كشور است. 
اتفاقا اگر اين محدوديت‌ها نباشد، چه بسا نيروهاي كارآمد در اين رسانه حضور داشته باشند كه با جان و دل اقدام به توليد و انتشار خبر كنند. صدا و سيما بايد گزارش‌هاي لحظه‌اي و مستقيم از منطقه مي‌داد و بدون هيچ ترديدي اولين رسانه‌اي مي‌بود كه تصوير لاشه بالگرد را نشان مي‌داد.
اين انفعال در اطلاع‌رساني محصول سياست رسانه‌اي ناقص و نادرست جاري در كشور است. همه راه‌ها به رُم ختم مي‌شود. بدون اصلاح سياست رسانه‌اي هيچ اميدي به بهبود مشكلات جاري نخواهد بود.

عباس عبدي
انتهای پیام/

پژوهشیار