یادداشت/

تاوان جنایت در شرق، قصاص در غرب خواهد بود

1398/10/14 - 09:54 - کد خبر: 11109
سردار قاسم سلیمانی

نصر: بدون هیچ شکی، مرز تقابل بین ایران و آمریکا در نزدیک ترین وضعیت تاریخی قرار گرفته است و در حال عبور از تقابل نرم به حرکت به سمت برخورد سخت است.

ترور سردار قاسم سلیمانی، دیپلمات نظامی، استراتژیست و مدیر استثنایی سپاه قدس، خسارت ساده ای نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت. فقدان سردار قاسم سلیمانی برای جبهه مقاومت، فقدان مالک اشتر برای لشگر اسلام است. گرچه مرگی کمتر از شهادت برای آن مجاهد ممتاز و عارف، زیبنده نبود، اما جبران این ضایعه، آسان نیست.
نظام به طور قطع جانشینان شایسته ای برای شهید حاج قاسم سلیمانی تربیت کرده است، در عین حال ترور وی نه تنها زخمی به پهنای جغرافیای ایران و به تعداد مردم ماست که حتی همه جبهه مقاومت هست. حیثیت و عزت این ملت، گرفتن انتقام ترور او را را ایجاب می کند. اما چند نکته:
یکم، ایران باید بر روی وجهه تروریستی این رویداد، تأکید کرده و مانوری وسیع و شدید دهد. برای اینکار باید بتواند به هر شکلی از ظرفیت رسانه های بین المللی استفاده کرده و چهره ضدتروریستی سلیمانی در مبارزه با داعش و شهادت مظلومانه اش را جهانی کند و همزمان از طریق اقدام حقوقی از سازمان های بین المللی برای محکوم کردن این اقدام مجرمانه آمریکا اقدام کند؛ حتی اگر به نتیجه نرسد.
دوم، هر واکنشی به شهادت سردار بزرگ ما نباید نقض غرض یک عمر مجاهدت خالصانه آن بزرگ باشد. او برای صلح می جنگید؛ جنگ برای جنگ، استراتژی خونخواران و جنایتکاران بالفطره است. برای همین، استراتژی ما برای تنبیه دشمن، انتقام براساس فرهنگ قصاص خواهد بود، همچنان که در سنت های اسلامی است! ما باید کسانی را که در کشتن سردار بزرگ مان نقش مستقیم یا مباشر داشتند، هدف قرار دهیم. اما براساس منطق حکمت، باید نقطه درگیری را از جغرافیای محدوده آتش به بیرون برد. باید به سراغ آن سیاستمدارانی که این نقشه را می چینند و دستور ترور را می دهند، رفت. باید در دورترین نقطه ها که کمترین احتمال برخورد را می دهند، به سراغشان رفت، باید منافع استراتژیک آنها را به خطر انداخت در اقصی نقاط دنیا. 
آنها باید بدانند که نمی توانند جبهه جنگ را در خانه کشورهایی مانند عراق، افغانستان و عربستان باز کنند و خود در خانه شان در امنیت مطلق باشند. اما برای اینکار، فارغ از جنگ های رسانه ای مرسوم که برای التیام افکار عمومی لازم است، باید از هر گونه هیجانی پرهیز کرد و با برنامه ریزی دقیق و بدون گذاشتن ردی، این کار را انجام داد تا دشمن یکبار دیگر ضرب شصت هوش استراتژیک بالای نظام را بچشد.
سوم، عراق باید از ظرفیت این اشتباه طرف آمریکایی به خوبی استفاده کند. ترور فرمانده ارشد عراقی و همچنین ترور قاسم سلیمانی و همراهانش که قاعدتاً با هماهنگی دیپلماتیک وارد خاک عراق شده بودند و این یعنی نادیده گرفتن استقلال ملی عراق، یعنی نقض تمامیت ارضی آن کشور. عراق باید با محوریت این اقدام تجاوزکارانه در داخل اقدام به بسیج مردمی همه مردم عراق برای حفاظت از استقلال کشورشان کند و در سطح جهانی نیز با هجمه های رسانه ای و حقوقی، علاوه بر اقدام به تظلم خواهی، یک جنگ سیاسی و حقوقی تمام عیار بر علیه آمریکایی ها تا اخراج کامل آنها از خاک کشورشان راه بیندازد.
چهارم، وظیفه همه روشنفکران و فعالان سیاسی مستقل و آزادی خواه و عدالت طلب در همه دنیا است که با تشکیل شبکه ای جهانی اقدام به راه اندازی "نهضت ضد استعمار" بنمایند. این شبکه علاوه بر محکوم کردن نقض عرف دیپلماتیک که با ترور شخصیت ها توسط برخی کشورها صورت می گیرد، باید اقدام به ایجاد یک نهضت جهانی که نتیجه آن فشار بر کشورهای استعمارگر برای اجتناب از اخلال در استقلال ملت های مستقل خواهد بود، بنماید. شهید قاسم سلیمانی باید سمبل این نهضت ضد استعمار باشد.
ما باید قسمتی از آتشی که دشمنان جنایتکار در خانه دیگران می اندازند را در دامن خود او بیندازیم. مراکز تجاری و سیاسی شان در کشورهای دیگر، و شخصیت منفور و جنگ طلبشان می تواند هدف برنامه قصاص باشد. تاوان جنایتی که آنها در شرق میانه مرتکب شدند، قصاصی خواهد بود که در غرب به آن مبتلا خواهند شد! در عین حال، قبل از اقدام برای هر گونه واکنشی در مورد این اتفاق تروریستی وحشیانه، باید همه محاسبات لازم صورت گیرد تا خون این شهید بزرگوار و سایر همرزمانش به بار بنشیند فلذا اتخاذ هر تصمیمی باید با مسیر این شهدای گرامی، منطبق باشد.

محمدباقر کریمی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
انتهای پیام/

پژوهشیار