خبر/

تأثیر اکسیر عشق بر شخصیت جوانان/یک دلیل خوب برای رها کردن زندگی مجردی

1398/10/08 - 13:13 - کد خبر: 10633
ازدواج

نصر: ازدواج معجزه نمی‌کند اما نمی توان تأثیر عشق بر شخصیت زوجین را انکار کرد. عشق همان اکسیری است که بر مس وجودی انسان اثر می‌کند چنانکه، سعدی هم در یکی از غزل‌هایش می‌گوید: اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم!

به گزارش نصر به نقل از فارس، مساله ازدواج از آن موضوعاتی است که می‌توان درباره چرایی و چگونگی آن ساعت‌ها بحث وگفت وگو کرد. متخصصان، روان‌شناسان و آسیب‌شناسان زیادی هم درباره اثرات مفید بودن و مثبت بودن ازدواج بر شخصیت افراد نظریه‌های متفاوتی ارائه داده‌اند.  خوب یا بد خیلی‌ها موضوع اثر ازدواج بر شخصیت افراد را بررسی کرده و در پایان به دنبال نتیجه‌ای هستند که ببینند زور مزایای زندگی متأهلی به مشکلاتش می چربد یا نه؟
ازدواج  معجزه نمی‌کند اما نمی توان تأثیر عشق بر شخصیت زوجین را انکار کرد. عشق همان اکسیری است که   بر مس وجودی انسان اثر می‌کند چنانکه، سعدی هم در یکی از غزل‌هایش می‌گوید: اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم!
در رابطه با همین موضوع و تاثیر ازدواج بر شخصیت افراد با سجاد کریمان مجد، درباره باورهای غلط پیرامون ازدواج گفت وگو کردیم. این روانشناس و مشاور تخصصی خانواده، از تأثیرات ازدواج بر زندگی و شخصیت افراد برای ما گفت و یک سخن صریح با جوانان مخالف ازدواج داشت.
 
 
البته ازدواج درمان مشکلات روانی نیست

بسیاری از اوقات در گفت‌وگوهای عموم مردم زمانی که حرف از ازدواج به میان می‌آید، محسنات آن را برشمرده و عنوان می‌کنند که ازدواج مشکل‌گشای بسیاری از دردهاست به طور مثال مادری که پسرش به موادمخدر اعتیاد دارد، این پیشنهاد را می‌کند که پسرش ازدواج کند تا با ازدواج از موادمخدر صرفنظر کرده و درمان شود.
همچنین برخی از خانواده‌ها تصور می‌کنند که دختر یا پسری که افسرده است و یا خشونت بالایی دارد و از روحیه پرخاشگری برخوردار است با ازدواج مشکلاتش حل می‌شود و دیگر آن روحیه سابق را نخواهد داشت،‌ اما واقعیت این است که ازدواج می‌تواند بسیاری از اتفاقات روی زمین مانده و یا بخشی از مسائل مربوط به رشد شخصیتی فرد را تقویت کند، اما نمی‌تواند مشکلات روانی جدی افراد را درمان کند.
حواسمان به این نکته باشد که هیچ وقت از ازدواج انتظار معجزه نداشته باشیم چرا که ازدواج نمی‌تواند شخصیت‌های آسیب‌دیده، بهم ریخته و روان‌پریش را ترمیم کند و آرامش را برای آنها و همسرشان به همراه بیاورد. به همین دلیل باید این باور غلط در بین مردم از بین برود.
در مقابل انسان‌هایی که در مسیر زندگی‌شان به طور سالمی قرار دارند و در حال رتق و فتق اموراتشان هستند می‌توانند به ازدواج مانند پل و نردبانی که می‌تواند آنها را به موفقیت نزدیک کند، نگاه کنند و به دنبال آن باشند.

 
نتایج پژوهش‌ درباره ازدواج بر اثرات فیزیولوژی بدن

ازدواج جنبه‌های مختلفی از شخصیت افراد را می‌تواند تحت تأثیر قرار دهد. در یکی از پژوهش‌های علمی که در این زمینه انجام شده است مشخص شده که مردان پس از ازدواج دچار تغییراتی می‌شوند که از آنها می‌توان به بالا رفتن سطح تستسترون اشاره کرد. بالا رفتن این هورمون به این دلیل است که یک مرد باید جنبه حمایتی بیشتری نسبت به خانواده و همسرش داشته باشد. این موضوع نشان می‌دهد که خلقت انسان به نحوی رقم خورده تا افراد پس از ازدواج ناخودآگاه اثرات مثبت آن را در زندگی خود ببینند حتی در یکی از پژوهش‌هایی که محققان انجام دادند مشخص شده که در زمان بارداری خانم‌ها مردان نیز متناسب با زمان بارداری ترشح تستسترون دارند تا جنبه حمایت‌گری بیشتری هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ روانی نسبت به همسرشان داشته باشند. در واقع ازدواج به لحاظ فیزیولوژی نیز می‌تواند در روند رشد رفتارهای فردی تأثیرگذار باشد.

 
وقتی زوج های جوان بالغ‌تر می شوند

مردی که پیش از ازدواج رفتارهایی ناشی از بی‌مسئولیتی از خود نشان می‌داد و یا حمایت‌گری و مسئولیت‌پذیری در وی کمرنگ بوده است، با پیوند زناشویی و تغییرات هورمونی به یک شخصیت مسئولیت‌پذیر تبدیل می‌شود. همین موضوع نشان‌دهنده این است که در موقعیت‌های بعد از ازدواج شخصیت اجتماعی افراد هم رشد می‌کند و این موضوع در ادبیات عمومی مردم هم دیده می‌شود که برای افرادی که ازدواج کردند تفاوت دیدگاه قائل هستند به نحوی که این افراد را در جرگه بزرگ‌ترها محسوب می‌کنند چرا که شخصیت‌ مستقل‌تر و موجه‌تری در فضای عمومی دارند.

 
رشد اجتماعی، مالی و ارتباطی، یک تیر و چند نشان

فارغ از مسئولیت‌پذیر شدن و احساس  حمایت‌گری، بیشتر افراد پس از ازدواج شخصیت اجتماعی رشد یافته‌تری پیدا می‌کنند و همانطور که خصیصه‌های عمومی در یک فرد تقویت می‌شود همین رشد می‌تواند به بالندگی فرد در زندگی اجتماعی‌اش نیز کمک کند و پختگی بیشتری در مسائل اقتصادی و اجتماعی داشته باشد به این ترتیب مدل بهتری از زندگی را تجربه می‌کند و نتیجه آن موفقیت‌های بیشتر در بعد مالی  و ارتباطی است. یعنی اگر افراد پیش از ازدواج در مدلی زندگی کنند که زمینه مسئولیت‌پذیری و رشد شخصیتی در آن کم باشد بعد از ازدواج در این زمینه‌ها رشد پیدا کرده و می‌توانند نتیجه آن را در توانمندی‌های مالی، اقتصادی و ارتباطی خود ببینند.

 
یک تعبیر نادرست از ازدواج

برخی از افراد به خصوص مردان این تعبیر نادرست را دارند که ازدواج می‌تواند آنها را از جریان درآمدزایی دور کند و یا اینکه افراد مجبور می‌شوند به عده‌ای خدمات‌رسانی کنند. این نوع نگاه مردانه یک تصویر کاملاً یک بعدی راجع به موضوع ازدواج است. برخی از افراد زمانی که برای مشاوره نزد من حضور پیدا می‌کنند این موضوع را مطرح می‌کنند که من در حال حاضر هزینه خودم را تأمین می‌کنم ولی بعد از ازدواج باید هزینه همسر و فرزندانم را هم بپردازم. من پاسخ ‌آن‌ها را اینگونه می‌دهم که این تنها یک بعد از ازدواج است اما بعدهای دیگر نشان از موفقیت افراد متأهل در ابعاد مسئولیت‌پذیری و تأمین معیشت زندگی دارد چرا که به خاطر محدودیت‌هایی که در زندگی همراه با تجرد وجود دارد افراد بعد از ازدواج با ابعاد بیشتری از شخصیت خود آشنا شده و از فرصت‌ها برای رشد خود و حتی رشد اقتصادی خودشان استفاده می‌کنند.

 
تبدیل یک دختر بی مسئولیت به یک مادر فداکار

ازدواج ابعاد مختلفی دارد که یکی از مسائلی که پیش از این مطرح شد ابعاد اجتماعی آن بود اما در بعد شخصیتی فرض کنید دختر خانمی تا قبل از ازدواج کارهای روزانه خود را نیز انجام نمی‌داد و نسبت به محیط زندگی‌اش بی‌تفاوت بود پس از ازدواج و فرزندآوری این فرد به اندازه‌ای رشد می‌کند و شخصیتش عمیق می‌شود که از خودگذشتگی کرده و با شب بیداری مسئولیت زندگی در کنار همسر و فرزندانش را می‌پذیرد. این جریان به مسئولیت‌پذیری دختران نیز کمک می‌کند تا با ابعاد بیشتری از شخصیت‌شان آشنا و توانمندی‌های درونی‌شان آشکار شود. بعد از ازدواج از خودگذشتگی، ایثار و فداکاری در همسران، موجب رشد بیشتر شخصیت آن‌ها می‌شود.

 
بهداشت نسل یکی از مهمترین ویژگی‌های ازدواج

اگر در جریان زندگی عمومی مردم بخواهیم تحلیل درستی از موقعیت‌های زندگی‌شان داشته باشیم نمی‌توانیم بخش مرتبط با تولید مثل را فراموش کنیم و نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم بهداشت نسل یکی از بهترین نشانه‌های زندگی سالم است که جز با ازدواج محقق نمی‌شود. نسل تمیز و پاکیزه و سالم قطعا و تنها از راه ازدواج محقق می‌شود. 

 
ارتباط با اقوام همسر یکی از دغدغه‌های جوانان

گستره ارتباطی انسان‌ها پس از ازدواج بیشتر می‌شود و مدل ارتباطی فرد حتی با خانواده و اقوامش نیز متفاوت می‌شود و نگاه آنها به فرد یک نگاه جدی‌تر است. در کنار این وقتی فردی به عنوان داماد یا عروس به خانواده‌ای اضافه می‌شود انتظاراتی از وی وجود دارد. این گسترده شدن دامنه‌های ارتباطی نتیجه‌ای جز تقویت روانی افراد ندارد چون فرد تازه ازدواج کرده مجبور می‌شود که در بستر گسترده‌ای که برایش فراهم شده رفتار اجتماعی خود را تصحیح کرده و ارتباط سالمی را با اطرافیانش داشته باشد.

به دنبال این تصحیح روابط تغییرات و تعاملاتش نیز تقویت می‌شود به طور قطع انتظاری که از یک جوان 25 ساله برای ارتباط وجود دارد زمانی که ازدواج می‌کند بیشتر می‌شود پیش از این خود را محدود به سلام و احوالپرسی با اطرافیان خودش می‌کند اما وقتی به عنوان عروس و داماد وارد یک خانواده دیگر می‌شود در تعاملات اجتماعی بیشتری ورود کرده و هویت عروس یا داماد را باید در نقش  خودش به خوبی اجرا کند. نتیجه این ایفای نقش مثبت به کام خود فرد است چرا که رشد پیدا می‌کند و می‌تواند نیازهای خود را به طور مناسبی ابراز کرده و در مقابل نیز برای نیازهای دیگران احترام قائل شود.

 
ردپای یک اثر نیک در امر ازدواج

هر انسانی در جریان زندگی زمانی را به خلوت اختصاص می‌دهد و در این خلوت نهایت آرزویش این است که یک اثر نیک و یک جایگاه مثبت داشته باشد، فرآیند ازدواج می‌تواند به افراد در این مسیر کمک کند که هم با فرزندآوری و هم با تربیت درست یک فرزند و هم با تغییر رفتار و رشد توانمندی‌های خود بتوانند یک اثر نیک از خود به جای بگذارند. این موضوع که غایت آرزوی بشر است با ازدواج راحت‌تر و قابل دسترس‌تر است.

 
نیاز به یک همسر و هم‌مسیر برای رسیدن به قله‌ها

افراد زمانی می‌توانند مسیر زندگی خودشان را درست مشخص کنند که یک هدف مشخص و معلوم داشته باشند. یک انسان بی‌هدف مانند راننده قایق و کشتی است که این کشتی بادبان ندارد. هر زمان که باد بیاید و به هر مسیری که باد می‌خواهد قایق زندگی‌شان هم به همان سمت می‌رود در مقابل انسان هدفمند بادبانی دارد که به سمت هدفش بادبان را تنظیم می‌کند و قایق زندگی‌اش در راه درست حرکت می‌کند. در فرآیند زندگی هر فردی رسیدن به هدف یکی از بزرگ‌ترین اولویت‌هاست. جریان موفقیت و رشد در مسیر زندگی در چارچوب خلقت به نحوی تنظیم شده است که جز با زوجیت نمی‌توانیم به کمال هدف‌گرایی خودمان دست پیدا کنیم.
به عبارت دیگر می‌توان گفت زوجیت در مسیر رشد ما یکی از لوازم و ابزارهای ضروری برای رسیدن به خواسته‌ها و اهداف خودمان است.
در واقع در مسیر زندگی نیاز به یک هم‌مسیر داریم. هم‌مسیری که همسرمان شود و به ما کمک کند به هدف‌مان نزدیک شویم. طی بررسی‌هایی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که در فرآیند انتخاب باید هم‌مسیر و همسری را پیدا کنیم که مسیر رسیدن به هدف را برایمان هموارتر کند. با این قاعده آن احساس خوش و آرامش حاصل از وجود این همسر به فرد کمک می‌کند که برنامه‌ریزی بهتری داشته باشد و چارچوب‌های مناسبی را برای رسیدن به هدف رقم بزند. مسلماً موضوع هدف و برنامه‌ریزی نسبت به تمامی نکاتی که تا کنون گفته شده بود اولویت دارد.

 
ازدواج ما را از ورطه فردیت بیرون می‌کشد

دختر خانم یا آقا پسری که در جریان زندگی مجردی‌اش یک زندگی خالی از عشق واقعی دارد، بعد از ازدواج به حدی از توانمندی عاطفی می‌رسد که با عشق با همسر و فرزندانش رفتار کرده و زندگی و خانه را از لحاظ روابط عاطفی  به بهترین شکل مدیریت می‌کند. عشق‌ورزانه زندگی کردن انسان را از خود گذشته می‌‌کند و این موضوع را به اثبات می‌رساند که فرآیند مسیر زندگی و حقوق مدل ارتباطی با دیگران الزاماً همان چیزی نیست که منفعت شخصی را پاسخ می‌دهد. ازدواج ما را از فردیت بیرون کشیده و نشان می‌دهد لذت در زندگی زمانی محقق می‌شود که دور از نگاه منفعت‌طلبانه فردی و با از خود گذشتگی به زندگی نگاه کنیم.

 
یک دلیل خوب برای جدا شدن از زندگی مجردی

اگر یک جوان برای مشاوره به من مراجعه کند و من بخواهم بدون نصیحت به او از مزایای ازدواج بگویم این طور توضیح می‌دهم که تو می‌توانی بدون ازدواج به لحاظ عواید فردی و تمایلات درونی خودت به رابطه جنسی یا رابطه عاطفی دست پیدا کنی. این اتفاقی است که تعدادی از افراد به نادرست از آن استفاده می‌کنند. من این را می‌فهمم که تو می‌توانی این کار را انجام بدهی ولی نکته‌ای وجود دارد که آن هم به تمایل انسان به ثبات باز می‌گردد. رابطه جنسی تو را در نهایت به یک لذت پایدار نمی‌رساند و رابطه عاطفی که از آن مطمئن نباشی نیز نمی‌تواند تو را از عشق سرشار کند چون هر دو این روابط بی‌تعهد و از جنس موقت است.
نیاز درونی و غریزی انسان به تداوم و ثبات تثبیت شدن و ماندگاری است. این مدلی که شاید بدون ازدواج محقق شود یک تزلزل در انسان ایجاد می‌کند و با اینگونه روابط ثبات را نمی‌توان حفظ کرد.
اگر فردی اینگونه روابط را به ازدواج ترجیح دهد و احساس کند که فرآیند تزلزل در رابطه‌های جنسی و عاطفی برایش خوشایند است باید به وی کمک کرد تا از لحاظ عاطفی به سلامت برسد چون فهم روانی اشتباهی دارد و نیازهای وجودی‌اش به لحاظ یک انسان سالم آسیب دیده است.
ما یک تمیزی بین انسان‌هایی که به روابط عاطفی و جنسی با ثبات علاقه‌مند هستند انسان‌هایی که دنبال تنوع در روابط جنسی و عاطفی هستند قائل می‌شویم و آنهایی که در دسته دوم قرار دارند به لحاظ تعریف سازمان بهداشت جهانی از جریان زندگی سالم مشکل دارند و باید به آنها کمک کرد. این افراد حتی اگر ازدواج هم کنند باز هم دچار مشکل می‌شوند و بعد از ازدواج هم لذت از زندگی عاطفی خودشان نمی‌برند اما انسان سالم به لحاظ روانی برای زندگی همراه با ثبات هم از آن استقبال می‌کند و هم به آن علاقه‌مند است.

 
یک توصیه به زوج‌های جوان

پیش از هر چیز توکل به خدا توسل و اعتماد و اعتقاد به اینکه در جریان خلقت ما انسان‌ها تنها نیستیم و یک حامی مثل خدا از جنس ماورایی به ما کمک می‌کند، بزرگ‌ترین زمینه رسیدن به آرامش است. اگر بخواهم برای زندگی مشترک برای افراد توصیه‌ای داشته باشم اول آموزش مهارت زندگی، دوم آموزش مهارت زندگی و سوم آموزش مهارت زندگی است.
اگر بخواهیم به فردی کمک کنیم باید روی مهارت‌های زندگی خودش سرمایه‌گذاری کند و آن را یاد بگیرد چون این کار جریان زندگی فرد را ضمانت می‌کند و تنها راهی است که می‌تواند به فرد کمک کند در مسیر سخت زندگی لذت را تجربه کند.
 
انتهای پیام/

پژوهشیار