گزارش «نصر» چالش های دستفروشان در مناطق مختلف تبریز/
لزوم ساماندهی اصولی دستفروشان تبریز
1402/09/15 - 18:27 - کد خبر: 104220
نصر: هر ساعتی از روز که وارد پیاده راه تربیت می شوید، بساط دستفروشان کف سنگفرش تربیت در دوطرف، تنوع رنگ و ارزانی اجناس، هر شهروندی را وسوسه تماشا می کند!
به گزارش نصر، نزدیک ظهر قدم زنان وارد پیاده راه تربیت شدم، هنوز اکثر مغازه ها بسته بود، عده ای از دستفروشان در حال پهن کردن بساط خود بودند و اجناس خود را از داخل پلاستیک های مشکی بزرگ بانداژ شده خارج می کردند تا روی زمین بچینند، برخی از مغازه دارها با نگاهی مبهوت در حال تماشای این صحنه بودند، به آرامی با قدم زدن، بارها بازار تربیت را بالا و پایین رفتم، در هر دوری که می زدم چندین دستفروش به پیاده راه اضافه می شدند و من همچنان غرق تماشای بساط کردن و متلک پرانی های با صدای بلند دستفروشان به یکدیگر بودم که توجهی به عابرین و کودکان نداشتند، ناگهان با صدای اذان ظهر به خود آمدم؛ عقربه های ساعت 12:15 دقیقه را نشان می داد، وقتی با دقت به اطرافم نگاه کردم، صحنه ای که دیدم قابل باور نبود، در آن ساعت تعداد دستفروشان از مردم در حال بازدید بیشتر بود!
ساعت نزدیک 1 ظهر، هوا گرم تر و بازار تربیت شلوغ تر شد! یکی از دستفروش ها مشغول مرتب کردن اجناسش و گفتگو با مشتریانش بود؛ علی یک جوان ۳۶ ساله و متاهل است که یک فرزند دختر هم دارد، بعد از بازدید و پرسیدن قیمت اجناس، گفتم راستی از صبح تا شب خودت را اسیر دستفروشی می کنی خرج زندگی ات تامین می شود؟ با تردید و تند خویی جواب می دهد: «نکند مامور مالیاتی آمدی دستگاه کارتخوانم را ببری! علی که انگار درد دلش تازه شده بود ادامه می دهد، وضع کار و بارم بد نیست ولی همه درآمد برای خودم نیست و شریک دارم، در سرما و گرما کارم همین است و خرج خانواده ام را این گونه درمی آورم، بازهم سوال داری یا اجازه می دهی به کارم برسم!»
نارضایتی کسبه پیاده راه تربیت
کمی آن طرف تر یکی از کسبه که مغازه شال و روسری دارد، به درب دکان خود تکیه داده و نظاره گر پیاده راه بود؛ جلو رفتم و سلام دادم، ولی متوجه حضورم نشد دوباره با صدای بلند تر سلام و احوال پرسی کردم، جواب داد و لبخند رضایتی زد، گویی فکر می کرد مشتری هستم، زمانی که متوجه شد فقط در مورد حضور دستفروشان می خواهم با او صحبت کنم کمی چهره اش دگرگون شد و با لحنی ناراحت صحبتش را با من ادامه داد. فرزین بابایی چند سالی می شود در بازار تربیت به عنوان کسبه مشغول فعالیت است، وی می گوید: «اجاره بهای سنگین و سرمایه های در مغازه خوابیدمان را چه کنیم؟ دستفروش ها هر روز نزدیک ظهر تا پاسی از شب اینجا بساط می کنند، کسی هم جلودارشان نیست. دستفروش ها هم باید روزی کسب کنند، ولی این راهش نیست، چرا عوامل شهرداری بجای ساماندهی این عزیزان فقط نظاره گر سد معبر و فعالیت آنها و در مقابل اصنافی که با اجاره بهای سنگین و مالیات وعوارض پرداخت می کند هستند؟ دستفروش ها عملاً سنگفرش تربیت را صاحب شده اند و بدون توجه به رکود و اجاره های کسبه به فعالیت بی وقفه خود ادامه می دهند!»
شهرداری برای دستفروشان امکانات و محل تهیه کند
اما در ورودی بازار تربیت یک پاساژ قدیمی بنام «مولانا» قرار دارد که محل فروش پوشاک زنانه است، بساطی ها محوطه ورودی مجتمع مولانا را پر از پوشاک زنانه کرده اند و حسابی سرشان شلوغ است! وارد پاساژ مولانا که شدم گویی بیشتر شبیه یک کتابخانه است، سکوت سنگینی در داخل پاساژ حکمفرما بود و اصناف در گروه های چند نفره مشغول صحبت با یکدیگر بودند!
با پرس و جو از کسبه به سراغ هیات امنا در طبقه اول رفتم، وارد دفتر که شدم با خوشرویی از من استقبال کردند، مهدی پور و محمدحسین نژاداصل که عضو هیات مدیره اتحادیه پوشاک هم هست، می گوید: «خلوتی پاساژ را دیدید؟ کسبه می گویند تا چه زمانی باید اجاره بدهیم و بیکار بنشینیم؟ نژاد اصل و مهدی پور به پنجره دفتر اشاره می کنند و می گویند از آنجا محوطه ورودی پاساژ مشخص است، نگاه کنید همه دستفروش ها فقط اجناس پاساژ را می فروشند، حتی خودروهایشان را هم در حاشیه پارک ممنوع نگه داشته اند، بطوری که امکان عبور به پیاده رو را نداریم، حتی راهنمایی و رانندگی هم کاری به آنها ندارد! به تمامی ارگان های ذی ربط مراجعه کردیم، ولی کسی پیشقدم نمی شود و تنها زمانی که صدای کسبه بلند می شود یا مغازه ها را به نشانه اعتراض می بندند، چند روزی با بگیر و ببند، وضعیت عادی می شود، ولی بعد از چند روز دوباره همان آش هست و همان کاسه!»
ساماندهی بهترین راه حل این مشکل است
نژاد اصل می گوید: «ما مدعی جمع آوری و بگیر و ببند نیستیم، دستفروش ها هم دنبال کسب روزی هستند، شهرداری محلی برای این عزیزان در نظر بگیرد و این قضیه را ساماندهی کند، حریم پاساژ مولانا به وضعی دچار شده است که رفت و آمد مردم به کندی صورت می گیرد، طبق شنیده ها ظاهراً شهرداری مدرسه سعدی در سه راه امین را برای این امر خریداری کرده و در مرحله تملک است که امیدواریم بزودی این امر محقق و دستفروشان ساماندهی شوند و فعالیت خود را ادامه دهند.»
اجناس دستفروشان ارزان تر است
ساعت نزدیک 5 عصر بود از بازار تربیت خارج شدم و به سمت ولیعصر حرکت کردم، سنگفرش ولیعصر به جز اینکه یکی از مراکز خرید شهر تبریز محسوب می شود، یکی از اماکن جذب گردشگران داخلی است که به تازگی پای دستفروشان به آنجا هم باز شده، گشتی در آنجا زدم و با یکی از خریداران اجناس بساطی ها هم صحبت شدم. مریم احمدیان، زنی میانسال و بازنشسته است، دلیل خریدش از دستفروشان را پرسیدم، وی می گوید: قیمت ارزان نسبت به مغازه ها دلیل خریدم بود و البته بساطی ها در سرما و گرما دستفروشی می کنند و خرج زندگی شان را از این طریق تامین می کنند، ما مردم هم باید از آنها خرید کنیم تا کمکی برای تامین مخارجشان باشیم.
احمدیان از قیمت های بالای اجناس مغازه ها می گوید و اشاره می کند مردم دنبال پرداخت هزینه کمتر هستند، زمانی که یک جنس دوبرابر تفاوت قیمت دارد قطعا بطور خودکار مردم سمت ارزانی می روند و اینکه چون اجناس دستفروش مقابل دید و ارزان است، شخص را ترغیب به بازدید و خرید می کند.
نظر وی را به عنوان یک شهروند و مشتری نسبت به ساماندهی و تعیین محل برای تجمع دستفروشان می پرسم، وی می گوید: همین جا بهتر است، درست هست ظاهر زیبای سنگفرش را زیر سوال می برد و اینجا را شبیه بازار های آستارا کرده اند، ولی خب دسترسی آسان هم مد نظر باشد اگر تمامی دستفروشان در یک محل مانند سه راه امین ساماندهی شوند، ساکنین مناطق مختلف هم در بازار تبریز تجمع ترافیکی ایجاد خواهند کرد!
اجاره و مالیات سنگین کسبه
به سراغ یکی از کسبه سنگفرش ولیعصر می رویم، نیما یوسفی گالری پوشاک دارد و دو فروشنده در مغازه اش کار می کنند، وی می گوید: «همان طور که می ببنید مردم در حال خرید از دستفروشان هستند و کسی حتی به مغازه ها نگاه هم نمی کند، ما مانده ایم و این همه اجناس؛ اجاره های کلان مغازه و همکارانی که برای فروش استخدام کرده ایم! اگر این گونه پیش برود باید عذر همکارانم را بخواهم و مغازه را هم تحویل مالک داده و بروم جایی بساط کنم تا من هم از طریق دستفروشی امرار معاش کنم، چون هیچ ارگانی کاری با آن عزیزان ندارد و فقط اصناف هستند که باید پروانه کسب داشته باشند و هر سال مالیات بدهند، پارسال خود بنده نزدیک پانصد میلیون تومان مالیات دادم، ولی امسال بیکار نشسته ایم.»
یوسفی اضافه می کند: «یکی دو بار شهرداری و نیروی انتظامی بنا به درخواست اصناف آمدند تا دستفروشان را از اینجا جمع آوری و به اماکن بلامانع برای ادامه فعالیت انتقال دهند، ولی بساط چی ها با ایجاد سر و صدا و مظلوم نمایی معرکه گرفتند و چند روز بعد مجدداً اینجا بساط کردند. راستی شهرداری و ارگان های مربوطه برنامه ای برای ساماندهی دستفروشان ندارند؟ وقتی میهمانی وارد شهر تبریز می شود، قطعاً یکی از اماکن گردشگری را سنگفرش ولیعصر می داند، ولی زمانی که به این محل مراجعه می کند با صحنه ای مواجه می شوند که بیشتر شبیه هفته بازار است!»
دستفروشان شناسنامه دار می شوند
در ادامه گزارش به سراغ علیرضا زبردست، سرپرست سازمان میادین و ساماندهی مشاغل شهرداری تبریز می رویم تا با وی در مورد برنامه های شهرداری برای ساماندهی دستفروشان کلان شهر تبریز صحبت کنیم، زبردست می گوید: «در تمام دنیا شغل دستفروشی وجود دارد، قطعاً این افراد در پی امرار معاش هستند و دستفروشی یک شغل کاذب نیست. در کل دنیا خرده فروشی وجود دارد و این عزیزان باید ساماندهی شوند.»
وی ادامه می دهد: «سازمان میادین یک تجربه خوب با همکاری منطقه ۵ شهرداری تبریز در خیابان شهریار شهرک باغمیشه دارد، در آن پروژه از ۲۷٠ دستفروشی که بصورت بی نظم و قاعده در خیابان شهریار بساط کرده بودند بعد از ساماندهی و شناسایی افراد مشکل دار و فروشنده مواد غذایی فاسد، دستفروشان باقیمانده به ۱۷۵ مورد کاهش یافتند. در این محل که بصورت فازبندی و خریداری نرم افزار ساماندهی از طریق شهرداری مشهد انجام شد، دستفروشان ابتدا شناسایی می شوند، نوع اجناسی که می فروشند مشخص می شود، به بهداشت معرفی شده و بعد از تایید نیروی انتظامی یک فرد شناسنامه دار می شوند و با تعیین محل توسط پیمانکار مربوطه، فرد بدون سد معبر برای عبور و مرور عابرین و بدون هیچ مزاحمتی برای کسبه، مشغول فعالیت می شود.»
علیرضا زبردست اضافه می کند: «البته در بحث ساماندهی سد معبر به غیر از شهرداری، ۸ ارگان دولتی دیگر سازمان صنعت و معدن، صدا و سیما، بهداشت، بهزیستی و... دخیل هستند که اجرای این ساماندهی همکاری تمامی ارگان ها با یکدیگر را می طلبد. البته در ممالک توسعه یافته تعیین ساعات فعالیت برای خرده فروشان هم یک راه حل مناسب برای این کار است، مثلاً بازار تربیت را در نظر بگیرید، دستفروشان این محل تا ساعت ۱۱ صبح قبل از شروع بکار مغازه ها در محل تعیین شده فعالیت خود را انجام دهند و بعد از ساعت 9 شب و اتمام فعالیت کسبه بازار تربیت، مجددا دستفروشی در این معبر بلامانع باشد. شهرداری تبریز هم اکنون در حال تملک برخی اماکن بلااستفاده است و همچنین مقرر شده اداره کل راه و شهرسازی استان مکان های دولتی را در اختیار شهرداری قرار دهد تا برای ساماندهی دستفروشان و ایجاد بازارچه از این اماکن هم استفاده کنیم.»
گزارش از آرش شهبازی
انتهای پیام/